- شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۷:۴۳ ب.ظ

باختر 1- مغرب؛ 2- (در پهلوی) در معنای ستاره میباشد.
باران 1- (در علم ها زمین) قطرههای آب که بر اثر مایع شدن بخار آبِ جانور در جو ...
باقیه (عربی) (مؤنث باقی)، 1- کار با تقوا؛ 2- آن که یا این که آنچه موجود هست، جانور؛ ...
بالی (ترکی ـ فارسی) (بال و پر= عسل + ی (پسوند نسبت))، عسلی.
بامی (اوستایی) 1- براق؛ 2- (اَعلام) 1) کنیه شهر بلخ؛ 2) صفت شهر اوشیدر.
باوان (کردی) 1- خانهی پدری؛ 2- جگر کناره و عزیز.
باهره (عربی) (مؤنث باهر)، باهر، براق، تابان. + ( باهر. 1- و 2-
آتاناز (ترکی ـ فارسی) افتخار بابا، موجب آسایش و شادکامی بابا، عزیزِ بابا.
آتریسا 1- حریقگون، آذرگون، مانند حریق؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
آتَرین 1- (آتر = حریق + ین (پسوند نسبت))، منسوب به حریق، آتشین؛ 2- (به مجاز) زی...
آتوسا (از یونانی Atossa) 1- (در اوستایی) زَبَردست؛ 2-(اَعلام) 1) اسم تعدادی سلطان...
آدرینا [(آدر = حریق + ین (پسوند نسبت) + الف نام ساز)]، 1- آتشین، سرخروی؛ 2- (...
جمعه روز آدینه، آخری روز هفته.