اسم نوشته مجله سرگرمی و تفریحی

عکس نوشته،عکس پروفایل،تعبیر خواب،طراحی اسم

انشا در مورد دکتر قلب

انشا در مورد دکتر قلب

انشا در مورد دکتر جراح قلب

دکتر جراح قلب، فرشته نجات جان انسان‌ها

    مقدمه:

    قلب، یکی از مهم‌ترین اعضای بدن انسان است که وظیفه تأمین خون رسانی به تمام اندام‌ها و بافت‌های بدن را بر عهده دارد. بیماری‌های قلبی، یکی از شایع‌ترین علل مرگ و میر در جهان هستند. در این میان، دکتر جراح قلب، نقشی حیاتی در نجات جان انسان‌ها ایفا می‌کند.

    بدنه:

    دکتر جراح قلب، پزشکی است که در زمینه جراحی قلب و عروق تخصص دارد. او پس از سال‌ها تحصیل و آموزش، با انواع بیماری‌های قلبی و عروقی آشنا می‌شود و مهارت‌های لازم برای جراحی این بیماری‌ها را کسب می‌کند.

    جراحی قلب، یک عمل جراحی پیچیده و حساس است که نیازمند مهارت و تجربه بالایی است. دکتر جراح قلب باید بتواند با دقت و ظرافت، کار جراحی را انجام دهد تا به قلب بیمار آسیبی وارد نشود.

    دکتر جراح قلب، علاوه بر مهارت و تجربه، باید دارای روحیه فداکاری و از خودگذشتگی نیز باشد. او باید بتواند در شرایط سخت و بحرانی، بهترین عملکرد را داشته باشد و جان بیمار را نجات دهد.

    انشا درباره قالی با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

    انشا درباره قالی با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

    قالی، هنری اصیل و ماندگار

    قالی، یکی از هنرهای اصیل و ماندگار ایرانی است که قدمتی چند هزار ساله دارد. این هنر، از دیرباز مورد توجه ایرانیان بوده است و به عنوان یکی از نمادهای فرهنگ و هنر ایران شناخته می‌شود.

    مقدمه

    قالی، نوعی زیرانداز بافته شده از الیاف پشم، پنبه یا ابریشم است که با طرح‌ها و رنگ‌های متنوعی بافته می‌شود. قالی‌ها معمولاً در اندازه‌های مختلف بافته می‌شوند و برای استفاده در مکان‌های مختلف، مانند خانه، مساجد، ادارات و ... کاربرد دارند.

    قالی‌بافی، هنری بسیار ظریف و زمان‌بر است که به مهارت و صبر زیادی نیاز دارد. بافندگان قالی، با استفاده از ابزارهای ساده‌ای مانند دار قالی، نخ و نقشه، به خلق آثار هنری بی‌نظیری می‌پردازند.

    انشا درباره دیدن شکارچی از دریچه چشم آهو

    انشا صفحه ۴۲ نگارش هشتم

     

    دیدن شکارچی از دریچه چشم آهو

    مقدمه

    دیدن با نگاه کردن متفاوت است، یکی را سطحی می بینیم و دیگری را عمیق نگاه می کنیم. برای دیدن عمیق باید زاویه دیدمان را تغییر دهیم. در این انشا می خواهیم از زاویه دید یک آهو به شکارچی نگاه کنیم.

    بدنه

    آهو حیوانی است که در جنگل زندگی می کند. او برای بقای خود باید از شکارچی ها دوری کند. شکارچی ها با تفنگ و سگ به دنبال آهوها می روند تا آنها را شکار کنند.

    آهو با چشمان تیزبین خود می تواند شکارچی را از دور ببیند. او با دیدن شکارچی ابتدا سعی می کند که از دید او پنهان شود. اگر نتواند از دید او پنهان شود، باید فرار کند.

    آهو با سرعت زیادی می تواند بدود. او می تواند به راحتی از میان درختان و بوته ها بگذرد. اما شکارچی ها هم با سگ های خود به دنبال آهوها می دوند.

    اگر آهو نتواند از شکارچی ها فرار کند، شکارچی او را با تفنگ می زند. آهو با صدای بلند فریاد می زند و می میرد.

    دیدن شکارچی از دریچه چشم آهو تجربه ای ترسناک است. آهو می داند که اگر شکارچی او را ببیند، جانش در خطر است. او با تمام توان تلاش می کند که از شکارچی فرار کند.

    نتیجه

     

    شکار بی رحمانه حیوانات یکی از مشکلاتی است که محیط زیست را تهدید می کند. باید با فرهنگ سازی و آموزش مردم، از این کار جلوگیری کرد.

    انشا درباره آلودگی صوتی به زبان کودکانه

    انشا درباره آلودگی صوتی به زبان کودکانه

    سلام بچه ها، می دونید آلودگی صوتی چیه؟ آلودگی صوتی یعنی صدای بلندی که به گوش انسان آسیب می زنه. این صداها می تونه از وسایل نقلیه، کارخانه ها، ساخت و ساز، وسایل صوتی و ... باشه.

    صدای بلند باعث آسیب به شنوایی میشه. وقتی صدای بلندی می شنویم، سلول های شنوایی ما آسیب می بینن و ممکنه دیگه نتونیم صداها رو به خوبی بشنویم. صدای بلند همچنین باعث سر درد، بی خوابی و استرس هم میشه.

    برای اینکه از آلودگی صوتی دوری کنیم، باید این کارها رو انجام بدیم:

    • وقتی سوار ماشین میشیم، صدای ضبط رو کم کنیم.
    • وقتی کنار جاده راه میریم، از گوش گیر استفاده کنیم.
    • وقتی در پارک هستیم، از وسایل صوتی خیلی بلند استفاده نکنیم.
    • وقتی در کارخانه یا کارگاه کار می کنیم، از وسایل حفاظتی گوش استفاده کنیم.

    بچه ها، یادتون باشه که صدای بلند دشمن سلامتی ماست. پس مراقب باشید که در معرض صدای بلند قرار نگیرید.

    3 انشا در مورد سرگذشت یک رود کوتاه

    3 انشا در مورد سرگذشت یک رود کوتاه

      انشا در مورد سرگذشت یک رود

      مقدمه:

      در دل کوهستان های سرسبز، چشمه ای زلال و گوارا جاری بود. این چشمه، سرچشمه یک رودخانه بزرگ بود که از میان دشت ها و کوهستان ها می گذشت و سرانجام به دریا می رسید.

       

      بدنه:

      رودخانه، سال ها و سال ها، از میان دشت ها و کوهستان ها می گذشت. در طول مسیر، با موانع و مشکلات زیادی روبرو شد. گاهی، رودخانه از میان صخره ها و کوه ها می گذشت و گاهی، از میان جنگل های انبوه. گاهی، رودخانه در کنار مزارع و روستاها می گذشت و گاهی، از میان شهرهای بزرگ.

      رودخانه، در طول سفر خود، با شادی ها و غم های زیادی روبرو شد. گاهی، رودخانه از تماشای زیبایی های طبیعت لذت می برد و گاهی، از دیدن زشتی های انسان ها غمگین می شد. گاهی، رودخانه با مردم مهربان روبرو می شد و گاهی، با مردمی ظالم و بی رحم.

      اما رودخانه، همواره، با امید و اراده به حرکت خود ادامه می داد. رودخانه می دانست که برای رسیدن به دریا، باید از موانع عبور کند و با مشکلات مبارزه کند.