شعر نان و دندان مولوی
شهر ما از روز آغازش سر و سامان نداشتهیچ آغازى براى شهر ما پایان نداشت
شعر شام شهادت حضرت زهرا
خصم بر کف چو تازیانه گرفت
تـن پــاک تـو را نشانه گرفت
قالب شعر پرتو امید چیست؟
قالب: غزل
معنی کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست که دون همتانند بی مغز و پوست
کسی که در سر مغز و عقل دارد به دیگران کرم و نیکی می کند، زیرا آنان که جاهل و بی مغز هستند بدون همّت و تلاشند.
معنی متمکن در فارسی یازدهم
مترادف: توانگر- ثروتمند- دولتمند- غنی- متمول - ثابت- جای گزین- جای گیر- مقیم- دارای امکان- توانا- قادرمتضاد: مفلس- ندارمعنی: توانگر- توانا- توانمند