اسم نوشته مجله سرگرمی و تفریحی

عکس نوشته،عکس پروفایل،تعبیر خواب،طراحی اسم

متن انشا صفحه ۳۱ نگارش نهم

متن انشا صفحه ۳۱ نگارش نهم

متن انشا صفحه ۳۱ نگارش نهم

 

موضوع انشا: گردش ایام

 

مقدمه:

زمان، مانند رودی خروشان، همواره در حال حرکت است. لحظه ها می گذرند و ایام می شتابند. ما، در این گذر زمان، باید قدر لحظات را بدانیم و از آنها به بهترین شکل استفاده کنیم.

 

بدنه:

زندگی، کوتاه و ارزشمند است. ما باید از هر لحظه آن لذت ببریم و از فرصت هایی که در اختیارمان قرار می گیرد، نهایت استفاده را ببریم.

اما بسیاری از ما، قدر لحظات را نمی دانیم و آنها را به راحتی از دست می دهیم. ما، اغلب، درگیر کارهای روزمره می شویم و فرصت نمی کنیم از زندگی خود لذت ببریم. ما، گاهی، از فرصت هایی که در اختیارمان قرار می گیرد، غافل می شویم و آنها را از دست می دهیم.

گاهی، زمانی که پیر می شویم، پشیمان می شویم که چرا قدر لحظات را ندانستیم. ما، در آن زمان، می فهمیم که زندگی، کوتاه و ارزشمند است و باید از هر لحظه آن لذت ببریم.

 

نتیجه گیری:

زندگی، یک هدیه گرانبها است که باید قدر آن را بدانیم. ما باید از هر لحظه زندگی خود لذت ببریم و از فرصت هایی که در اختیارمان قرار می گیرد، نهایت استفاده را ببریم.

 

موضوع انشا: گردش ایام

روز ها سال ها و ماه ها در پی هم می آیند و میروند و ما هر روز پیر تر میشویم و از جوانی ما فقط یاد و خاطره میماند به قول صاعب تبریزی:
آنچنان کز رفتن گل خار میماند به جا/از جوانی حسرت بسیار میماند به جا

مثلا همین بهار که شد درختان از خواب زمستانی بیدار شدند هوا دلپذیر شد گر کدورت ها را کنار زدیم همه لباس تازه به تن کردند حتی درختان ما آنقدر سرگرم کار و مساعل بودیم که زیبایی بهار را فراموش کردیم
تا به خود آمدیم تابستان با روز های گرم و پر حرارت رسید و میوه ها هم رسیدند
هندوانه خربزه طالبی سیب گلابی هلو و یک باره دیدیم پاییز با تن پوش زرد هوهو کنان از راه رسید و لباس درختان را عوض کرد برگ های خسته زیر پای مسافران خش خش کرد تا آمدیم با پاییز و هنر نمایی اش چای و قهوه ای بنوشیم فراش زمستان آمد و چای را برد و گفت یخ کرده است عوضش میکنم
سماور و بخاری را روشن کردیم از پنجره کنار در خانه که نگاه کردم همه جا از قوی سفید پر بود شاید هم اردک ها و مرغابی های سفید تا در را باز کردم که به آن ها آب و دانه ای تعارف کنم پر کشیدند به اوج آسمان و مهاجرت را آغاز کردند
حالا آغاز بهار دیگری بود و شکوفه ها و پرستو های کوچک آمدند

واژه های مترادف:یاد و خاطره -سال و امسال
واژه های متضاد: گل و خار -پیری و جوانی-آمدت و رفتن
شبکه معنایی:روز – ماه – سال-بهار-تابستان-پاییز -زمستان/هندوانه-خربزه-طالبی-سیب-گلابی-هلو
گسترش واژه:روز های گرم و پر حرارت-هوهو کنان-هنر نمایی-خش خش-دلپذیر-گرد کدورت ها-برگ های خسته
تنوع افعال: می آیند-میروند-می ماند-آمدیم- شد-کنار زدیم-رسید-عوض کرد-روشن کردیم-نگاه کردم-اغاز کردند-پر کشیدند-بود-است-فراموش کردیم

 

موضوع انشا : روز اول مدرسه

 

مقدمه:

 

روز اول مدرسه، یکی از خاطره انگیزترین روزهای زندگی هر فرد است. این روز، آغاز یک ماجراجویی جدید است. دانش آموزان برای اولین بار، وارد دنیای علم و دانش می شوند و با معلمان و دوستان جدیدی آشنا می شوند.

 

بدنه:

در روز اول مدرسه، دانش آموزان با لباس های نو و کوله پشتی های پر از کتاب و لوازم التحریر، وارد مدرسه می شوند. آنها با هیجان و اضطراب، به دنبال کلاس خود می گردند. در کلاس درس، معلمان با مهربانی از دانش آموزان استقبال می کنند و آنها را با قوانین مدرسه آشنا می کنند.

در روز اول مدرسه، دانش آموزان با همکلاسی های جدید خود آشنا می شوند و دوستی های جدیدی آغاز می کنند. آنها با هم بازی می کنند، درس می خوانند و خاطرات خوشی را برای خود رقم می زنند.

 

نتیجه گیری:

روز اول مدرسه، آغاز یک فصل جدید در زندگی هر فرد است. این روز، فرصتی است برای دانش آموزان تا با دنیای علم و دانش آشنا شوند و با دوستان جدیدی آشنا شوند.

 

انشا دوست داری مدرسه ات چه شکلی باشد

3 انشا در مورد سرگذشت یک رود کوتاه

انشا درباره قالی با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

انشا درباره صفحه ۲۳ نگارش هشتم با مقدمه و نتیجه

 

 

 

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی