- پنجشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۱۸ ق.ظ
هم خانواده و معنی اعتماد:معتمد
معنی اعتماد : واگذاشتن-استواری- واگذاری- باور- سپردن- پشتگرمی- وثوق-اتکا- دلگرمی- استظهار- ثقه- استواری- توکل- اطمینان- تکیهپشتگرمی-
هم خانواده و معنی اعتماد:معتمد
معنی اعتماد : واگذاشتن-استواری- واگذاری- باور- سپردن- پشتگرمی- وثوق-اتکا- دلگرمی- استظهار- ثقه- استواری- توکل- اطمینان- تکیهپشتگرمی-
هم خانواده مدهوش : دهش
معنی مدهوش:منگ-محو- گیج- بیهوش- لایعقل-حیران- متحیر- سرگشته- مبهوت
هم خانواده منزل:منازل
معنی منزل :گامه- کاشانه- سرا- کلبه- فرودگاه- منزلگه-جا- موطن-مکان- مسکن- جایگاه- ماوا- مقام- کاشانه- بیت- سامان- خانه
هم خانواده غره:غرور-مغرور
معنی غره:خود پسند-خودخواه- غفلت-غرش- فریفته- اول- مغرور- پیشانی- متکبر- هلال -گستاخ
هم خانواده محسوس : احساس -حساس-حس
معنی محسوس :نمودار-چشمگیر- پیدا- آشکار- هویدا- ظاهر- نمایان- عیان- ملموس- آشکار- مشهود- مرئی