ده روز مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
چند روز زندگی ما مثل قصه و داستان است یا به جادو و سحر می ماند.
پس ای دوستان در این حیات اندک خوبی کردن در حق دوستان را غنیمت بدانید.
از فرط هیجان لکه می دویدم
با هیجان می دویدم
معنی بیت در دولت به رخم بگشادی تاج عزت به سرم بنهادی
در خوش بختی و سعادت را برای من باز کردیو بزرگی و عظمت را بر روی سر من نهادی
صبحِ حرکت فرارسید
آفتاب داشت تیغ میکشید
به معنی شمشیر کشیدن
عقلها حیران شود، کز خاک تاریک نژند چون برآید اینهمه گلهای نغزِ کامکار؟
عقل آدم متعجب میماند که چطور از خاک تیرهی سرد و بی روح این همه گل های خوب و دل پسند می روید