- دوشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۲، ۰۴:۴۳ ب.ظ
"چگونه" کلمه ای است که از زمانی که این بازی به دست من رسیده است، بسیار به ذهن من رسیده است. کپکام چگونه توانست پس از 25 سال از ساخت قسمت اول، قدرت سریال و ادامه عشق توده ها به آن را حفظ کند؟ این سریال چگونه ثبات خود را حفظ می کند و در عین حال خود را تجدید می کند؟ مطمئناً تمام مسیرهای سریال به این زیبایی نیست، بنابراین ما از مشکلاتی مانند قسمت ششم با خبر هستیم، اما می توان گفت کپکام با قسمت هفتم به مسیر درست بازگشته است که به ریشه های داستان بازمی گردد. سری اصلی، و اکنون قسمت هشتم را پیدا می کنیم که بر اساس همه چیزهایی است که در قسمت هفتم قرار داده شده است. کلمات و جملات زیر در مورد آخرین تجربه سری Resident Evil بیشتر توضیح می دهد.
اتفاقات اینجا ادامه مستقیم اتفاقات قسمت هفتم است، به طوری که بازی از شما می پرسد که آیا می خواهید خلاصه ای از اتفاقات قسمت هفتم را دنبال کنید. به شخصه دیدنش را توصیه می کنم چون زیاد طولانی نیست. ممکن است دقایق ابتدایی بازی را در تبلیغات دیده باشید، جایی که شخصیت نمادین کریس ردفیلد وارد خانه قهرمان قهرمان اتان می شود و به همسرش شلیک می کند، از اینجا سفر شما آغاز می شود، در حالی که راه خود را به سمت آنچه می توان توصیف کرد آغاز می شود. روستای بسیار مشکوک
با گشت و گذار در این روستا، خانه های مختلفی را که بازدید می کنید خالی می بینید، گویی ساکنان این خانه ها با عجله آنها را ترک کرده اند. از هر منطقه ای که در طول سفر خود بازدید کنید، متوجه می شوید که خود محیط چیزهای زیادی به شما می گوید و رمز و راز و اتفاقات مختلفی را که در آن مناطق رخ داده است را توضیح می دهد. این نکته ای است که برای طراحان این مراحل به حساب می آید، زیرا آنها نه تنها موفق شده اند شما را به این دنیای مشکوک منتقل کنند، بلکه موفق شده اند عناصر مختلف داستان را از طریق محیط و روش های هوشمندانه به تصویر بکشند.
داستان اینجا جالب است، از همان ابتدا توجه شما را به خود جلب می کند و همچنین طرفداران قدیمی سریال را راضی خواهد کرد زیرا به سوالاتی در مورد داستان کلی سریال پاسخ می دهد. دیالوگ ها در اینجا لذت بخش هستند، اگرچه بازی ایتان بازیگر در یکی از صحنه ها در نوسان است. نکته پایانی در مورد وقایع، که بازیگران این قسمت هستند، هر شخصیتی که ملاقات می کنید دوست دارد بیشتر در مورد آنها بدانید، چه شخصیت های خوب یا حتی بد. به ذهنم خطور نمی کند که یک شخصیت را پیدا کردم که خسته کننده بود، اما همه آنها خاص بودند.
سبک بازی با بازی های قبلی رزیدنت اویل متفاوت است، به طوری که دهکده اینجا مکانی است که پس از تکمیل هر منطقه مختلف به آن باز می گردید و در طول هر منطقه هدف جدیدی به دست خواهید آورد که به شما امکان می دهد روستا را بیشتر کشف کنید. و گنج پیدا کنید در حین بازی، گنجینه های مختلف زیادی پیدا خواهید کرد و محتویات این گنجینه ها از موارد اضافه شده به سلاح های شما گرفته تا آیتم های ارزشمندی که با مبلغ هنگفتی به فروش می رسانید، و همچنین برخی از دشمنان که مبارزه یا اجتناب از آنها یک گزینه خواهد بود را شامل می شود. برای تو. این آزادی کیفی یک شخصیت متمایز داد، اما من آن را تا حدودی از ایده بازی منحرف میکردم. بازی بین لحظات اکشن و سایر لحظاتی که بر روی ترس تمرکز دارد در نوسان است، اما تعادلی بین این دو پیدا نکرد و سعی نکرد آنها را با هم اشتباه بگیرد. نیمه اول بازی متمایل به ترسناک است و انواع مختلفی از ترس را به شما ارائه می دهد، مانند ترس از هیولاها که از این سری به آن عادت کرده ایم و در مواقع دیگر شاهد ترس روانی خواهید بود که بر عامل روانی تمرکز دارد.
همانطور که در ابتدای نقد اشاره کردم در ادامه وقایع قسمت هفتم است و همچنین در منظر اول به معرفی گیم پلی بازی می پردازد که نشان می دهد ادامه فلسفه بازی ایده ها از آن قسمت نیز می باشد. . اما حقیقت این است که از نظر سیستم گیم پلی بسیار تحت تاثیر ایده های قسمت چهارم است. حرکت اتان در اینجا سریعتر از قبل است و او یک کیف دارد که مهمات و سلاح های خود را در آن ذخیره می کند و مانند قسمت چهارم، شما یک فروشنده ویژه دارید که می توانید از او اسلحه، مهمات، اکسپنشن های کیف خود و بسیاری دیگر بخرید. تدارکات. این فروشنده که به دوک معروف است و به دلایلی چیزهای زیادی در مورد اتان می داند و در عین حال فروشنده سنتی نیست، زیرا می تواند سلاح های شما را توسعه دهد و همچنین دفاع، انرژی و سرعت حرکت شما را توسعه دهد. اقلام ضروری کلاس متفاوتی از سلاحهای او و انواع مختلفی از همان کلاس سلاحها را خواهید یافت. این بمب های مختلف است. شما می توانید قطعات و افزودنی هایی را برای سلاح های خود جمع آوری کنید که آنها را حتی بهتر می کند.
دشمنان بازی خشن و تکانشی هستند و به انواع مختلفی می آیند و دانستن نحوه مبارزه با هر یک بسیار سرگرم کننده است. وقتی در مورد روش های خاصی برای شکست دادن آنها صحبت می کنیم، آنها اجباری نیستند بلکه کار را آسان می کنند و اگر بخواهید می توانید به روش سنتی با همه هیولاها مبارزه کنید. اما صادقانه بگویم، روش های مختلف خلاص شدن از شر آنها یکی از انواع سرگرمی در این تجربه است، و من به همه توصیه می کنم که با آن آشنا شوند. در هر منطقه با دشمنان جدیدی روبرو خواهید شد و این عامل ترس بازی را افزایش می دهد. اما متاسفم که می گویم رئیس ها من را ناامید کردند، من در اینجا در مورد رئیس های اصلی صحبت می کنم، زیرا حداقل دو نفر از آنها هستند که جنگیدن سرگرم کننده بودند، در حالی که بقیه چیز خاصی در مورد آنها پیدا نکردم. از سوی دیگر، حضور بخشی از رهبران دو طرف چیز خاصی بود و من از مبارزه آنها بسیار لذت بردم و این نکته شما را بیشتر به گشت و گذار در روستا تشویق می کند.
البته بدون حضور پازل به یک بازی RE تبدیل نمی شود و برخلاف قسمت هفتم، این قسمت جدید به سایه ها یا بازتاب نور وابسته نیست. پازل های اینجا به روشی بسیار هوشمندانه در اطراف محیط می چرخند و با فکر کردن به خارج از جعبه مغز شما را نوازش می کنند، که باعث شد من در مورد انواع مختلف و تنوع آنها هیجان بیشتری داشته باشم. من ایده معمایی خاصی را تکرار نشدم، اما بازی همچنان با توجه به فضای عمومی منطقه ای که در آن قرار دارید ایده های متفاوتی را ارائه می دهد.
آخرین موتور کپکام، RE Engine، یک موتور بازی جادویی است که بازیها، دنیا و شخصیتها را با جزئیات و کیفیتی که استودیوهای فرستپارتی به آن میشناسند نشان میدهد، اما معمولاً با یک چهارم فضای ذخیرهسازی این بازیهای عظیم. مصرف کردن. جهان در RE8 پر از جزئیات است، از افکت برف در شروع بازی گرفته تا انعکاس شگفت انگیزی که در قلعه و مناطق دیگر مشاهده کردم. به این مقدار جزئیات در مورد ویژگی های دشمنان و باس ها را اضافه کنید، آن اشکال زشت و وحشتناک باعث شد آرزو کنم که ظاهر بازی ها تغییر نکند، زیرا طراحی برخی از دشمنان واقعاً در قلب ها وحشتناک بود. با کیفیت بالای گرافیک و جزئیات دقیق و البته انعکاس های شگفت انگیز به لطف فناوری Raytracing، می توان انتظار داشت که عملکرد بازی همیشه در 60 فریم ثابت نبود، شخصاً این موضوع من را آزار نداد زیرا بازی سریع حرکت نمی کند البته، زمانی که فناوری ردیابی پرتو را غیرفعال کنید، عملکرد بهتری خواهد داشت.
خیلی ها خوشحال خواهند شد که بدانند این قسمت به عربی ترجمه شده است، این شامل متون و منوها است، و شخصاً ترجمه را خوب یافتم و چیزها را به وضوح توصیف می کند. بازی شما را ترغیب می کند که آن را بیش از یک بار به پایان برسانید و از نظر سختی استاندارد نسبتاً آسان بود و همانطور که به این سری بازگشته ایم، به احتمال زیاد در اولین بار بازی رازها را از دست خواهید داد و می خواهید به آن بازگردید. ، یا بازی را دوباره با زرادخانه سلاح هایی که در دور اول بازی جمع آوری کرده اید به پایان برسانید، سپس سعی کنید در میان چالش های مختلف بیشتر را به پایان برسانید که از طریق آن سلاح های ویژه ای از جمله آنچه با مهمات بی نهایت است به دست خواهید آورد. نکته پایانی در مورد محتوا، بازگشت حالت معروف "مزدور" است که شما را در مناطق مختلف بازی قرار می دهد و سعی می کنید با خلاص شدن از شر دشمنان، بیشترین امتیاز را در یک بازه زمانی مشخص جمع آوری کنید.
به طور کلی بازی روان است، از کمبود زمان بارگذاری گرفته تا ظرافت بالا در طراحی مراحل و پازل هایی که احساس گم شدن را در شما ایجاد نمی کند، همیشه بدون اینکه احساس کنید بازی در حال رفتن است، می دانید به کجا می روید. ترغیب شما به پیشرفت این عوامل در کنار آمیختن آزادی با خطی بودن بازی، آن را نه تنها به عنوان Resident Evil، بلکه به عنوان یک بازی ترسناک منحصر به فرد می سازد.