هم خانواده تسلط: سلاطین -تسلط
معنی تسلط: مسلط شدن-چیرگی- غلبه یافتن- پیروزی- چیره شدن- چیره دستی- مهارت -دستیابی- خبرگی- توانایی- تبحر- قدرت- احاطه- قوت- کیایی- استیلا- فرمانروایی- تسخیر- پیشوایی- تصرف- پادشاهی- تفوق- امیری- چیرگی- غلبه- سلطه- سیطره
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است