اسم نوشته مجله سرگرمی و تفریحی

عکس نوشته،عکس پروفایل،تعبیر خواب،طراحی اسم

جواب درس سوم در امواج سند فارسی یازدهم

1 -به مغرب، سینه ماالن قرص خورشید نهان میگشت پشت کوهساران
قلمرو زبانی: سینه ماالن: سینه خیز
قلمرو ادبی: سینه خیز رفتن خورشید: تشخیص
قلمرو فکری: خورشید هنگام غروب کمکم پشت کوهها پنهان می شد.
2 -فرومیریخت گردی زعفران رنگ به روی نیزهها و نیزه داران
قلمرو ادبی: گرد زعفران رنگ: استعاره از پرتو خورشید / گردی زعفران رنگ: تشبیه
قلمرو فکری: ]خورشید[ نور طالیی خود را همچون گَردی )پودر( زردرنگ بر جنگجویان و نیزه هایشان
می پاشید.
3 -ز هر سو بر سواری غلت می خورد تن سنگین اسبی تیر خورده
قلمرو ادبی: واج آرایی: »س«
قلمرو فکری: از هر سوی میدان جنگ ، جثهی سنگین اسبی زخمی بر صاحبش که سرنگون شده، می افتاد.
4 -به زیر باره می نالید از درد سوار زخم دار نیم مرده
قلمرو زبانی: باره: اسب
قلمرو ادبی: واج آرایی »ر«
قلمرو فکری: سوار نیز با تن مجروح و نیمه جان از شدت درد و تحمل وزن اسب به خود می پیچید و می نالید.
۵ -نهان میگشت روی روشن روز به زیر دامن شب در سیاهی
قلمرو ادبی: روی روشن روز: تشخیص/ دامن شب: اضافه استعاری / روز، شب: تضاد / واج آرایی »ر«/
روز: مجاز از خورشید
قلمرو فکری : روز آرامآرام به پایان میرسید و تاریکی شب همه جا را فرامیگرفت.
درس سوم : در امواج سند
14 جزوه فارسی2 / تهیهکننده: نصراله احمدیمهر
۶ -در آن تاریک شب میگشت پنهان فروغ خرگه خوارزمشاهی
قلمرو زبانی: خرگه: خیمه بزرگ، سراپرده بزرگ
قلمرو ادبی: پنهان گشتن فروغ خرگه خوارزمشاهی : کنایه از پایان حکومت خوارزمشاهی/خرگه: مجاز از
شکوه خوارزمشاهیان
قلمرو فکری :در آن شبِ تاریک، اوج و اقتدار پادشاهی خوارزمشاهی نیز رو به پایان بود.
۷ -به خوناب شفق در دامن شام به خون آلوده ایران کهن دید
قلمرو زبانی: شفق: سرخی آسمان هنگام غروب
قلمرو ادبی: دامن شام: اضافه استعاری/ خوناب شفق: اضافه تشبیهی
قلمرو فکری :جالل الدین به سرخی غروب نگاه کرد و در ذهنش مجسم شد که ایران باستانی و شکوهمند به
زودی غرق در خون خواهد شد.
۸ -در آن دریای خون در قرص خورشید غروب آفتاب خویشتن دید
قلمرو ادبی: دریای خون: استعاره از سرخی شفق / آفتاب : استعاره از عمر / غروب آفتاب خویشتن: کنایه از
پایان عمر
قلمرو فکری : با دیدن غروبِ خورشید ، غروب عمر خود )پایان زندگی اش ( را احساس کرد.
9 -چه اندیشید آن دم، کس ندانست که مژگانش به خون دیده تر شد
قلمرو ادبی: دم: مجاز از لحظه / به خون دیده تر شدن : کنایه از به شدت گریه کردن ، اندوه زیاد
قلمرو فکری :کسی نمیداند درآن لحظه، جاللالدین به چه موضوع آزار دهنده ای اندیشید که باعث شد گریه
کند.
10 -چو آتش در سپاه دشمن افتاد ز آتش هم کمی سوزنده تر شد
قلمرو ادبی: چو آتش در سپاه دشمن افتاد : تشبیه / بیت اغراق دارد.
قلمرو فکری: سپس مانند آتشی سوزان - حتی سوزنده تر از آن )از نظر نابودکردن(- به میانِ سپاهیان مغول
افتاد و به کشتارِآنها پرداخت.
11 -در آن باران تیر و برق پوالد میان شام رستاخیز میگشت
قلمرو زبانی: برق:درخشش / رستاخیز: قیامت
قلمرو ادبی: پوالد: مجاز از شمشیر/ باران تیر: اضافه تشبیهی /شام رستاخیز: استعاره از میدان جنگ
قلمرو فکری :جاللالدین در آن شب که گویی قیامت برپا شده بود، میان باران تیر و برق شمشیر ، مبارزه
می کرد.
15 جزوه فارسی2 / تهیهکننده: نصراله احمدیمهر
12 -در آن دریاى خون در دشت تاریک به دنبال سر چنگیز میگشت
قلمرو زبانی: چنگیز: فرمانده و سردار مغولی که قبایل مغول را متحد ساخت و با فتح قسمت زیادی از آسیا و
همچنین اروپای شرقی، امپراتوری مغول را پایهگذاری کرد.
قلمرو ادبی: دریای خون: اضافه تشبیهی / دریای خون: استعاره از میدان جنگ/ ترکیب » دریای خون «
اغراق دارد. / سر : مجاز از شخص چنگیز / به دنبال سر کسی گشتن: کنایه از تالش برای نابودی کسی.
قلمرو فکری :در میدان جنگ در جستجوی چنگیز بود تا او را بیابد و سر از تنش جدا کند.
13 -بدان شمشیر تیز عافیت سوز در آن انبوه، کار مرگ میکرد
قلمرو زبانی: انبوه: ازدحام ، شلوغی
قلمرو ادبی: عافیت سوز: کنایه از نابود کننده و کشنده / کار مرگ کردن: کنایه از کشتن و قتل عام کردن
قلمرو فکری :جالل الدّین با شمشیرِ بُرندهاش نقش مرگ را ایفا میکرد و سربازان دشمن را از بین می بُرد.
14 -ولی چندان که برگ از شاخه میریخت دو چندان میشکفت و برگ میکرد
قلمرو زبانی: دوچندان: دو برابر
قلمرو ادبی: برگ: استعاره از سرباز مغولی / شاخه: استعاره از سپاه مغول
قلمرو فکری : اما آنقدر تعداد سربازان مغول زیاد بود که هرچه می کُشت ، دو برابرِ آن افراد ، به جنگ او
می آمدند.
1۵ -میان موج میرقصید در آب به رقص مرگ، اخترهای انبوه
قلمرو زبانی: اختر: ستاره
قلمرو ادبی: رقصیدن ستاره ها: تشخیص / رقص مرگ: اضافه استعاری
قلمرو فکری :انعکاس تصویر ستارگان در تالطم امواج مانند رقصِ مرگ بود .
1۶ -به رود سند میغلتید بر هم ز امواج گران کوه از پی کوه
قلمرو زبانی: گران: سنگین، بزرگ
قلمرو ادبی: کوه: در مصراع دوم : تشبیه امواج بزرگ رود سند به کوه
 قلمرو فکری : موج هایِ رود سند همچون کوههای بزرگی روی هم می غلتیدند .
1۷ -خروشان، ژرف، بی پهنا، کف آلود دل شب میدرید و پیش میرفت
قلمرو زبانی: ژرف: عمیق / بی پهنا: عریض
قلمرو ادبی: دل: مجاز از میان و درون / دل شب دریدن: کنایه از پیش رفتن در تاریکی
قلمرو فکری : رود سند پر جوش و خروش، عمیق، وسیع و کفآلود بود، سیاهی شب را میشکافت و پیش
میرفت.
16 جزوه فارسی2 / تهیهکننده: نصراله احمدیمهر
1۸ -از این سدّ روان، در دیده شاه ز هر موجی هزاران نیش میرفت
قلمرو ادبی: سد روان: استعاره از رود سند / نیش در دیده رفتن: کنایه از آزار و اذیّت دیدن
قلمرو فکری :این رود در چشم جاللالدین مانند سدّی بود که هر موجش هزار نیش بر جان او مینشاند.)او را
بسیار غمگین و ناراحت میساخت.(
19 -ز رخسارش فرومیریخت اشکی بنای زندگی بر آب میدید
قلمرو زبانی: رخسار: چهره
قلمرو ادبی: بنای زندگی: اضافه تشبیهی / بنای چیزی را بر آب دیدن: کنایه از ناپایداری و بی اعتباری
قلمرو فکری :اشک بر صورتش جاری شد؛ چون زندگی خود را در حال نابودی میدید.
20 -در آن سیماب گون امواج لرزان خیال تازه ای در خواب میدید
قلمرو زبانی: سیماب گون : به رنگ جیوه. / سیماب : جیوه ، فلزی نقرهای رنگ
قلمرو ادبی: سیماب گون امواج: تشبیه امواج به جیوه/ خیال در خواب دیدن: کنایه از نقشه کشیدن
قلمرو فکری : با نگاه کردن به امواج سفید و لرزانِ رود سند، فکر تازهای به ذهنش رسید..
21 -به یاری خواهم از آن سوی دریا سوارانی زره پوش و کمان گیر
قلمرو زبانی: زره: جامه جنگی
قلمرو ادبی: دریا : استعاره از رود سند/ زره پوش، کمان گیر: کنایه از جنگجو و تیرانداز
قلمرو فکری : از آن سوی دریا سربازانِ جنگجو و تیرانداز به یاری می طلبم.
22 -دمار از جان این غوالن کشم سخت بسوزم خانمانهاشان به شمشیر
قلمرو زبانی: خانمان: خانه و آنچه در آن است .
قلمرو ادبی: غول: استعاره از مغوالن / شمشیر: مجاز از جنگ / سوختن: کنایه از نابود کردن / واج آرایی:
»ن«/ دمار کشیدن: کنایه از نابود کردن
قلمرو فکری :با آنها از این دشمن غول صفت، انتقام سختی می گیرم و آنها را نابود می کنم.
23 -شبی آمد که میباید فدا کرد به راه مملکت فرزند و زن را
قلمرو زبانی: مملکت: کشور
قلمرو فکری : شبی رسید که زن و فرزند را باید در راه میهن فدا کرد.
24 -به پیش دشمنان استاد و جنگید رهاند از بند اهریمن، وطن را
قلمرو زبانی: استاد: مخفف ایستاد /رهاند: نجات داد
قلمرو ادبی: اهریمن: استعاره از دشمن) چنگیز( / ایستادن در برابر کسی: کنایه از مقاومت کردن
17 جزوه فارسی2 / تهیهکننده: نصراله احمدیمهر
قلمرو فکری : این زمان باید در مقابل دشمنان ایستاد و برای رهایی وطن از دست دشمنان دالورانه جنگید .
2۵ -شبی را تا شبی با لشکری خرد ز تنها سر، ز سرها خود افکند
قلمرو زبانی: شبی تا شبی: یک شبانه روز/ خرد: کوچک / خود: کاله خود
قلمرو ادبی: واج آرای: »ش« / ز تن ها سر افکندن * از سر خود افکندن: کنایه از کُشتن
قلمرو فکری :سراسر شب را با لشکر اندک خود در مقابل دشمنان با شجاعت جنگید.
2۶ -چو لشکر گرد بر گردش گرفتند چو کشتی، بادپا در رود افکند
قلمرو زبانی: »چو« )مصراع اول( : هنگامی که/ »چو« )مصراع دوم (: مانند
قلمرو ادبی: چو-چو : جناس همسان )تام( / چو کشتی بادپا... : تشبیه / بادپا: تشبیه میان واژه ای )اسبی که
مانند باد سریع می دود.( / واج آرایی: »گ«، »ر«،»د«
قلمرو فکری :هنگامی که لشکر مغول، محاصرهاش کردند، اسب تندروی خود را مانند کِشتی به آب زد تا از
رود سند بگذرد.
2۷ -چو بگذشت، از پس آن جنگ دشوار از آن دریای بی پایاب، آسان
قلمرو زبانی: چو: هنگامی که / بی پایاب : عمیق/ این بیت و بیت بعد موقوف المعانی اند.
قلمرو ادبی: دشوار، آسان : تضاد / دریای بی پایاب: استعاره از رود سند
قلمرو فکری :وقتی آن جنگ سخت به پایان رسید . ...
2۸ -به فرزندان و یاران گفت چنگیز که گر فرزند باید، باید این سان
قلمرو زبانی: این سان: اینگونه
قلمرو فکری :چنگیز به فرزندانش گفت که فرزند باید اینگونه شجاع و باغیرت باشد.
29 -به پاس هر وجب خاکی از این ملک چه بسیار است، آن سرها که رفته
قلمرو زبانی: به پاس: به خاطر
قلمرو ادبی: وجب: مجاز از مقدار اندک / سر: مجاز از سرباز / رفته: کنایه از کشته شده
قلمرو فکری :برای دفاع از هر وجب از این مرز و بوم، انسانهای بسیاری جان خود را فدا کردند.
30 -ز مستی بر سر هر قطعه زین خاک خدا داند چه افسرها که رفته
قلمرو زبانی: افسر: تاج پادشاهان
قلمرو ادبی: افسر: مجاز از پادشاه / خاک: مجاز از کشور / رفته: کنایه از کشته شده
قلمرو فکری : به خاطر عشق به وطن، سرداران و شاهان زیادی کشته شدهاند.

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی