- شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۳۱ ق.ظ
1 -ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی
قلمرو زبانی: تو: خداوند / دو گانه خوانی در جمله پایانی: ۱ -تو راهنمای من هستی ۲ -که تو آن راه را به
من نشان دهی / »ی« در پاکی و خدایی : مخفف فعل اسنادی) پاک هستی ..خدا هستی(
قلمرو ادبی: استعاره : ملکا: استعاره از خداوند/ ملکا: تلمیح به آیه »مالک یوم الدین« / مصراع دوم تلمیح
به آیه : » اهدنا الصراط المستقیم
قلمرو فکری: خدایا ! تنها تو را ستایش میکنم؛ زیرا تو پاک و سزاوار خدایی هستی.تنها به راهی می روم
که تو راهنماییام کردهای.
۲ -همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
قلمرو زبانی: همه: فقط) قید( /پوییدن: تالش، رفتن، حرکت به سوی مقصدی برای به دست آوردن و جست
و جوی چیزی .
قلمرو ادبی: جویم، پویم، گویم: جناس / همه، تو: واژه آرایی / واج آرایی: تکرار صامت »ت«
قلمرو فکری: فقط درگاه تو را جستجو میکنم و تنها به دنبال فضل و بخشش تو هستم.)به سبب لطف تو در
تالشم( و فقط تو را به یگانگی میستایم؛ زیرا شایسته آن می باشی.
3 -تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی
قلمرو زبانی: حکیم: دانا / »ی« در پایان واژه ) حکیمی ،کریمی و...( مخفف فعل اسنادی است.
قلمرو ادبی: واژه آرایی : تو / واج آرایی: تکرار ”ت“ ، »ی«
قلمرو فکری: تو دانا، بزرگ، بخشنده و مهربانی. تو مظهرِ فضل و دانش و شایستهی ستایش هستی.
4 -نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
قلمرو زبانی: شبه: مانند / وهم: گمان، پندار
قلمرو ادبی: آرایه موازنه / فهم، وهم: جناس / جمله »نتوان شبه تو گفتن «: تلمیح به »لیس کمثله شیء«.
قلمرو فکری: تو را نمیتوان توصیف کرد؛ چون در فهم بشر جای نمیگیری. کسی را نمیتوان شبیه تو
دانست؛ زیرا در وهم و خیال انسان نمی گنجی.
۵ -همه عزّی و جاللی همه علمی و یقینی همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
قلمرو زبانی: همه: سراسر
قلمرو ادبی: واژه آرایی : همه / واج آرایی: تکرار مصوت »ی« و مصوت کوتاه » ُ «
ستایش
3 جزوه فارسی3 / تهیه کننده: نصراله احمدی مهر
قلمرو فکری: سراسر وجودت عزّت، شکوه ، دانش، اطمینان، روشنایی، شادی، بخشش و پاداش است.
۶ -همه غیبی تو بدانی، همه عیبی تو بپوشی همه بیشی تو بکاهی، همه کمی تو فزایی
قلمرو ادبی: بیشی، کمی: تضاد / بکاهی، فزایی: تضاد / واژه آرایی : همه، تو / تلمیح به آیه » تعزّ من تشاء
وتذلّ من تشاء « / واج آرایی: تکرارمصوت »ی«.
قلمرو فکری: تو از همهی امورِ پنهان آگاهی داری و همۀ عیب و نقصهای ما را میپوشانی و همهی کم و زیاد
شدنها به دست توست.
۷ -لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
قلمرو ادبی: لب و دندان مجاز از »کل وجود« / روی : ایهام تناسب : ) روی به معنای »چهره« با لب و دندان
تناسب دارد.(/ مگر : ایهام : درمعنی ۱-امید -۲-شاید/ مصرع دوم تلمیح : اشاره به آیه ی »و قنا عذاب
النار«/ آتش : مجاز از عذاب
قلمرو فکری: تمام وجود سنایی تو را به یگانگی می ستاید، به این امید که از آتش جهنم رهایی یابد