اسم نوشته مجله سرگرمی و تفریحی

1-دیروز اگر سوخت ای دوست غم ، برگ و بار من وتو امروز می آید از باغ بوی بهار من و تو
قلمرو زبانی: غم : نهاد مصراع اول/بو : نهاد مصراع دوم/ برگ و بار : مفعول ) واو عطف(/ دیروز و امروز: قید
قلمرو ادبی : دیروز: مجاز از قبل از انقالب ) حکومت پهلوی( / دیروز ، امروز: تضاد / باغ : استعاره از جامعه
/ بهار : استعارهاز دوران پر امید انقالب / برگ و بار : استعارهاز استعدادها و ظرفیت ها / بار - بهار : جناس/
باغ ، بار : جناس/ بوی بهار می آید: حس آمیزی
قلمرو فکری : ای دوست اگر دیروز )پیش از انقالب( غم و اندوه ، برگ و بار زندگی ما را سوزاند و نابود کرد ،
امروز)پس از انقالب( بوی آزادی در این کشور که چون باغ زیباست، به مشام می رسد.
۲-آن جا در آن برزخ سرد ، در کوچـه های غم و درد غیـر از شب آیا چه می دید چشمـان تار من و تو؟
قلمرو زبانی: بیت یک جمله است/ چه: مفعول / پرسش انکاری
قلمرو ادبی : برزخ سرد: نماد حکومت پهلوی/ شب : نماد ظلم و ستم /کوچه های غم و درد : اضافه تشبیهی
)کوچه های غم –کوچه های درد(/ جناس: سرد ، درد: جناس / سرد : اشاره به فضای ناامیدی حاکم بر
جامعه / چشم: مجاز از وجود و شخص / برزخ سرد: متناقض نما
قلمرو فکری : آن دوره ) رژیم پهلوی( مانند برزخ پُر از درد و غم بود و چشم مردم جز تاریکیِ ظلم و ستم
چیزی نمیدید.
3-دیروز در غربت باغ من بودم ویک چمن داغ امروز خورشید در دشت ، آیینه دار من و تو
قلمرو زبانی : حذف فعل به قرینه لفظی : یک چمن داغ ]بود[ / حذف فعل به قرینه معنوی : ...آیینه دار من
و تو ]است[ / »واو« در مصراع اول : حرف ربط
قلمرو ادبی : دیروز: مجاز از قبل از انقالب ) حکومت پهلوی(/ باغ: استعاره ازکشور/ باغ - داغ: جناس/ باغ،
چمن ، دشت: مراعات نظیر / غربت باغ- خورشید، آینه دار باشد: تشخیص/ مصراع دوم : تشبیه / آیینه
دار کنایه از راهنما/ واج آرایی در مصراع اول: صامت »غ« و »د«/ باغ، چمن، دشت، خورشید: مراعات نظیر
قلمرو فکری : در دورهی رژیم گذشته من و وطنم پر از غم و غصّه بودیم ، اما در دورهی جدید، رهبر انقالب
)امام خمینی( ما را به سوی پیشرفت و روشنایی رهبری می کند.
4-غرق غباریم و غربت ، بامن بیا سمت باران صد جویبار است اینجا ، در انتظار من و تو
قلمرو زبانی : »م« در غباریم: مخفف فعل اسنادی/ صد: عدد کثرت )نشان دهنده فراوانی( / اینجا: قید
قلمرو ادبی : غبار : استعاره از ظلم / باران: استعاره از آزادی ، خوبی ها / جویبار: نماد حرکت و پویایی /
مصراع دوم : تشخیص /واج آرایی در »غ«/ غرق غبار و غربت بودن: کنایه از گرفتار بودن در رنج و اندوه
درس دهم : فصل شکوفایی
32 جزوه فارسی3 / تهیه کننده: نصراله احمدی مهر
قلمرو فکری : ما در جامعۀ پر از ظلم و اندوه زندگی می کنیم؛ با من به سوی آزادی بیا ، که خوبی ها و نیکی
ها در انتظار من و تو می باشد.
۵-این فصل ، فصل من و توست ، فصل شکوفایی ما برخیز با گل بخوانیم اینک بهار من و تو
قلمرو زبانی : حذف فعل به قرینه لفظی: فصل شکوفایی ما] است[
قلمرو ادبی :فصل: استعاره از دوران انقالب، / تکرار »فصل« : واژه آرایی/ من و تو : مردم انقالبی ایران / گل:
استعاره از شهید )یا: انقالب(/ فصل، شکوفایی، گل، بهار: مراعات نظیر
قلمرو فکری : دوران بعد از انقالب زمان پیشرفت و شکوفایی ما است. پس با من همراه شو تا با شهیدان که
گل های سرخ انقالب هستند، سرود بهار آزادی را بخوانیم.
۶ -با این نسیم سحرخیز ، برخیز اگر جان سپردیم در باغ می مانَد ای دوست ، گل یادگار من و تو
قلمرو زبانی : یادگار : واژة دوتلفظی است / بیت دارای چهار جمله است. / یادگار من و تو: ترکیب اضافی
قلمرو ادبی : سحر خیز بودن نسیم : تشخیص / نسیم سحرخیز: جنبش های انقالب/ گل استعاره از نظام
اسالمی یا آزادی / جان سپردن :کنایه از شهادت/ باغ: استعاره از کشور
قلمرو فکری : با من همراه شو. اگر در این همراهی و مبارزه ، جان خود را از دست دادیم، به جای آن نظام
اسالمی) یا : آزادی( به عنوان یادگار در کشور باقی میماند.
۷ -چون رود امیدوارم بی تابم و بی قرارم من می روم سوی دریا ، جای قرار من و تو
قلمرو زبانی : »م« در )امیدوارم ، بی قرارم و بی تابم(: مخفف فعل اسنادی است /بیت چهار جمله است.
قلمرو ادبی :چون رود امیدوارم: تشبیه/ بی قراری و بی تابی رود: تشخیص / »قرار« در مصراع دوم: ۱ )
آرامش ۲)قرار مالقات / دریا: استعاره از انقالب
قلمرو فکری : من همچو رود بیتاب و بیقرارِ رسیدن به دریا هستم. من به سمت انقالب مردمی میروم .
همان جایی که وعدهی دیدار و محل آرامش همه ماست.
1 -آه این سرِ بریدۀ ماه است در پگاه؟ یا نه ! سر برید ۀ خورشید شامگاه؟
قلمرو زبانی : آه : شبه جمله / پگاه : صبح زود
قلمرو ادبی: سر ماه ، سر خورشید: اضافۀ استعاری / واج آرایی : مصوت کوتاه » ِ«/واژه آرایی: تکرار » سر«/
شامگاه، پگاه : تضاد / آه ، ماه : جناس
قلمرو فکری: این سر بریدهی ماه است که آن را در سرخی طلوع قطع کردهاند؟ یا نه! این سر بریدهی خورشید
است که در سرخیِ شفق بریدهاند.
شعر خوانی : شکوه چشمان تو
33 جزوه فارسی3 / تهیه کننده: نصراله احمدی مهر
۲ -خورشید، بی حفاظ نشسته به روی خاک؟ یا ماه بی مالحظه افتاده بین راه؟
قلمرو ادبی: خورشید : استعاره از شهید حججی/ ماه، راه: جناس/ ماه: استعاره از سر شهید
قلمرو فکری : آیا این خورشید است که بدون حفاظ روی خاک نشسته است؟ یا ماه بدون مراقبت بین راه
افتاده است؟
3 -ماه آمده به دیدن خورشید، صبح زود خورشید رفته است سر شب سراغ ماه
قلمرو ادبی: صبح زود ، سر شب: تضاد / » خورشید « در مصراع اول و » ماه « در مصراع دوم : استعاره از
سرشهید حججی / واژه آرایی: تکرار ماه وخورشید / بیت آرایه متناقض نما دارد.
قلمرو فکری : گویا که ماه ، صبحِ زود به دیدن رزمندهی شهید آمده است و یا خورشید ، شب آمده تا با
شهید مالقات کند.
4-حُسن شهادت از همه حُسنی فراتر است ای محسن شهید من ، ای حُسن بی گناه
قلمرو زبانی: حُسن : زیبایی
قلمرو ادبی: ای حُسن بی گناه: استعاره از شهید
قلمرو فکری : ای محسن شهید! ای شهید زیبای بیگناه! زیباییِ شهادت از هر زیبایی باالتر و برتر است.
۵-ترسم تو را ببیند و شرمندگی کِشد یوسف ، بگو که هیچ نیاید برون ز چاه
قلمرو زبانی:یوسف : نهاد / هیچ : قید
قلمرو ادبی : تلمیح به داستان به چاه افکندن حضرت یوسف ع / بیت آرایه اغراق دارد.
قلمرو فکری : ای شهید! تو از حضرت یوسف )ع( هم زیباتری و من می ترسم که او با دیدن تو اندوهگین و
شرمنده شود.
۶ -شاهد نیاز نیست که در محضر آورند در دادگاه عشق رگ گردنت گواه
قلمرو زبانی: شاهد: گواه / حذف فعل »است« به قرینه معنوی در پایان مصراع دوم
قلمرو ادبی: دادگاه عشق: اضافه تشبیهی / واج آرایی »گ«/ محضر ، دادگاه، گواه : مراعات نظیر/شاهد :
ایهام تناسب )شاهد به معنای زیبارو با واژه »عشق« تناسب دارد. (
قلمرو فکری:برای گواهی شهادت تو ، به هیچ شاهدی نیاز نیست؛ زیرا رگ گردنت به شهادت تو گواهی می
دهد.
۷ -دارد اسارت تو به زینب اشارتی از اشتیاق کیست که چشمت کشیده راه؟
قلمرو زبانی: اسارت: اسیر شدن
قلمرو ادبی: اسارت، اشارت: جناس / چشمت کشیده راه: کنایه از منتظر بودن./ بیت، تلمیح دارد به واقعه
عاشورا و اسارت حضرت زینب ع / واج آرایی: »ش«
قلمرو فکری: اسارت تو مانند اسارت حضرت زینب )ع( است. به شوق دیدن چه کسی چشم به راه هستی؟
34 جزوه فارسی3 / تهیه کننده: نصراله احمدی مهر
۸ -از دوردست می رسد آیا کدام پیک؟ ای مسلم شرف، به کجا می کنی نگاه؟
قلمرو زبانی: پیک: نامه بر
قلمرو ادبی:تلمیح دارد به ماجرای مسلم بن عقیل پیک امام حسین ع در کوفه/مسلم: ایهام: ۱-مسلمان ۲-
مسلم بن عقیل
قلمرو فکری: ای شهید! در انتظار چه کسی هستی که از دوردست می آید.ای شهیدی که مانند مسلم بن
عقیل هستی، به کجا نگاه می کنی؟ و در انتظار چه کسی هستی؟
9 -لبریز زندگی است نفسهای آخرت آورده مرگ گرم به آغوش تو پناه
قلمرو زبانی:گرم: قید
قلمرو ادبی: لبریز زندگی است نفسهای آخرت: متناقض نما / مصراع دوم : تشخیص / مرگ، زندگی : تضاد
قلمرو فکری: ای شهید! تو در لحظه ی آخر شاد و سرزنده و امیدوار بودی . نه تنها از مرگ نترسیدی بلکه
گویی مرگ به تو پناه آورده است. ) در کمال آرامش با مرگ روبرو شدی(
10 -یک کربال شکوه به چشمت نهفته است ای روضه ی مجسّمِ گودال قتلگاه
قلمرو زبانی: مجسّم: تجسم یافته / کربال : ممیز
قلمرو ادبی: بیت تلمیح دارد به واقعهی عاشوراوگودال قتلگاه. یک کربال: کنایه ازبسیار/ روضه ... : استعاره
از شهادت شهید / کربال، گودال، قتلگاه: مراعات نظیر / روضه مجسم: استعاره از شهید/ واج آرایی : تکرار
مصوت کوتاه » ِ «
قلمرو فکری: ای شهید! در چشمان تو شکوه و عظمت کربال دیده می شود. شهادت تو گودال قتلگاه امام
حسین )ع( را در ذهن ها مُجسّم می کند.