- پنجشنبه, ۴ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۱۹ ق.ظ
احمد
غیر ممکنه که بتونی عشق منو اندازه بگیری، توضیح بدی، بشمری یا به تصویر بکشی
دو کلام حرف حساب باهات دارم نفسم :
دوستت داشتم
آدم دلش غش می کند
مامانت میدونه چشمای دخترش دنیای منه؟
احمد جونم
«دوستت دارم» را
نازنینم، عاشقانه دوستت دارم و می خواهم بدانی
احمد جونم
نه آبم که رد شوم، نه سنگم که سفت !
ترجیح می دهم که در قلب تو باشم تا در ذهنت
دم چشم هایت گرم
ای کاش قطره اشکی بودم که بر گونه هایت می زیستم
دوست داشتنت
من از عهد آدم تو را دوست دارم
احمد جونم
طُ تنها پسری هَستیـ که میشه با بودنِش لبخَند زد!
نمی دانم چه حسی هست این عاشقی
احمد جونم
مرد کہ تو باشـے
تو من را بهتر می شناسی
از طلوع عشق تا غروب سرنوشت
دوست داشتنت
دوستت دارم به اندازه ی
احمد جونم
گل سرخ زیبای زندگی من
ببخشید که دوستت دارم
دوست دارم تنگ در آغوشت بگیرمت
احمد جونم
سلام علاقهی خوبم
می پرسی : چقدر دوستم داری؟
در صفحه ی شطرنج زندگیم
صبح ها که از خواب بیدار می شوم به تو فکر می کنم
تُ نباشی …
آرام جانم
زمانی که به تو می گم دوستت دارم از روی عادت نیست
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.