اسم نوشته مجله سرگرمی و تفریحی

عکس نوشته،عکس پروفایل،تعبیر خواب،طراحی اسم

پرسش انکاری با مثال

پرسش انکاری با مثال

پرسش انکاری با مثال

 

همانگونه که در سال های قبل خواندیم یکی از انواع جمله از نظر پیام و محتوا جمله پرسشی است امّا گاهی هدف از پرسش آگاهی از موضوعی که در مورد آن اطلاعی نداریم نیست، بلکه هدف رد و انکار یا تأیید و قبول یک امر می باشد.

به زبان دیگر اینکه خود سؤال کننده جواب را می داند فقط می خواهد در قالب پرسش، موضوعی را رد یا تأیید کند و بر تأثیر سخن بیفزاید.

بر همین اساس می توان پرسش را علاوه بر پرسش عادی به دو دسته دیگر تقسیم کرد:

✔الف-پرسش انکاری(استفهام انکاری)

✔ب-پرسش تأکیدی(استفهام تأکیدی)

✏الف- پرسش انکاری: در این نوع پرسش همان طور که در بالا نیز گفته شد، هدف از پرسش رد و انکار یک امر است.

مثال: چه کسی گفته که بدون زحمت می توان موفّق شد؟(نمی توان موفقّ شد)

چه کسی می تواند از عهده شکر نعمت های خدا برآید؟ (هیچ کس نمی تواند)

📌نکته: اکثر پرسش های انکاری با فعل مثبت می آیند.اگر در مثال های بالا دقّت کنید خواهید دید که فعل هر دو جمله مثبت است ولی جواب منفی است.

چند مثال دیگر:

       ای نام تو بهترین سرآغاز           بی نام تو نامه کی کنم باز؟ (باز نمیکنم)

که تواند که دهد میوه الوان از چوب؟     یا که داند که برآرد گل صد برگ از خار؟ (در هر دو مصراع منظور اینست که کسی این کار را نمی تواند بکند)

✏ب-پرسش تاکیدی: در این نوع جمله هدف، تأیید و قبول یک امر می باشد.

مثال:مگر نگفتم خوب درس بخوانید؟(حتماً گفتم)

خیال می کنی من منظور تو را نفهمیدم؟ (حتماً فهمیدم)

آیا پایان همه مرگ نیست ؟ (یعنی حتماً پایان همه مرگ است)

سعدیا با تو نگفتم که مرو از پی دل؟

نروم باز گر این بار که رفتم جستم

(در مصرع اول سعدی به خود میگوید که قطعا به تو گفتم که نرو از پی دل)

📌نکته: اکثر پرسش های تأکیدی با فعل منفی می آیند ولی جواب آن ها بلی و حتماً و از این دست جواب هاست.اگر در مثال های بالا توجّه نمایید خواهید دید که فعل همه مثالها منفی است.

📋تمرین

در عبارات و ابیات زیر نوع پرسش ها را مشخّص کنید.

-آیا دانایی دشمن انسان هاست؟

-تو نمی دانی مگر رسم ادب؟

-آیا دانایی دشمن جهل نیست؟

-آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع؟

-صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم؟

-نومید کی توان بود از لطف لایزالی؟

-کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را؟         کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را؟

ساقی سیم ساق من گر همه درد می دهد        کیست که تن چو جامِ می جمله دهن نمی کند؟(حافظ)

پیاده ندیدی که جنگ آورد؟           سر سرکشان زیر سنگ آورد(شاهنامه)


منبع مطلب: ayneyeadab.blog.ir

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی