معنی شعر درس اول فارسی نهم
معنی درس اول فارسی نهم (آفرینش) - هوم درس
📚 درس اول فارسی پایه نهم
🔴 درس 1 : آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
نکات درس اول #فارسی 🌸
🔴 بخش اول 👇🏻
🔹معنای واژگان :
مستمع: شنونده
اقرا: اعتراف
آفرینش: آفریده های جهان
بامداد: صبح زود
تسبیح: نیایش کردن، خدا را به پاکی یاد کردن
عجب: عجیب
تنبیه: هوشیار کردن، آگاه کردن
لیل: شب
اسرار: جمع«سر»، راز ها
وجود: هستی
خداوند دل: صاحب دل، انسان عارف
نهار: روز
مرغان: پرندگان
فکرت: فکر و اندیشه
دل ندارد: احساس و عاطفه ندارد
تماشا: نگاه کردن به چیزی به قصد تفریح
الوان: در اینجا به معنی رنگارنگ
حیف: افسوس، دریغ
جهالت: نادانی
خفته: غافل و بی خبر
حقهک ظرفی کوچک، که در آن، جواهر نگه داری شود.
عنب: انگور
حیران: سرگردان
صدبرگ: نوعی گل سرخ با گلبرگ های پُرپَر و زیاد.
کرم: بخشش
مسخر: رام و مطیع
تقدیر: سرنوشت، فرمان خدا
یاقوت: سنگ قیمتی به رنگ های سرخ، زردو کبود
گوی: توپ کوچک
راست روان: انسان های درستکار
اِنعام: بخشش، نعمت دادن
بار: آفریننده، خالق، نیکوکار
الوان: جمع لون به معنی رنگ ها.
گاهی واژه ی الوان به صورت صفت به کار می رود و به معنی «رنگارنگ» است؛ مانند مصراع « که تواند که دهد میوه ی الوان از چوب؟»
اِنعام: نعمت دادن، بخشش/ اَنعام: چهارپایان، معمولاً در معنای مفرد به کار می رود.
🔹محتوای شعر:
شعر «آفرینش همه تنبیه خداوند دل است» از بخش مواعظِ (=جمع موعظه، به معنی پند ها و اندرز ها) سعدی انتخاب شده. اصل شعر، دارا چهل و سه بیت و با نام «وصف بهار» سروده شده است.
این شعر با آوردن آیات و نوشته های خداوند بزرگ و نیاز انسان به پروردگار، همراه است. در این سروده ی زیبا، سعدی پدیده های هستی را در حال نیایش و ستایش پروردگار یافته است و به این نکته اشاره دارد که با نگاه جستجوگرانه به پدیده های آفرینش، می توان به شناخت خداوند دست یافت.
🔹معنی ابیات:
🔻بامدادی که تفاوت نکندلیل و نهار //// خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
معنی: در صبح زود اول بهار که طول شب و روز آن یکسان است، رفتن به صحرا و تماشاکردن گل های زیبای بهاری، لذت بخش است.
آرایه ها:
لیل و نهار: تضاد
بهار و نهار: جناس
توجه:
تفاوت نکرن لیل و نهار، اشاره به مساوی بودن طول شب و روز در سال دارد که دوباره اتفاق می افتد:
الف) ابتدای بهار
ب) ابتدای پاییز
🔻آفرینش همه تنبیه خداوند دل است //// دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
معنی: تمام پدیده های آفرینش برای آگاه کردن انسان های عارف است و اگر کسی وجود خدارا انکار کند و به خدا ایمان نیاورد، ذوق و احساسی ندارد.
آرایه ها:
واج آرایی «د»
که و به: جناس
دل: مجازاً احساس و عاطفه
نکته دستوری:
آفرینش (آفرین+ -ِ ش)= مشتق
که در مصراع دوم به معنی کسی که، ضمیر مبهم است
همه: بدل
🔻این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود //// هر که فکرت نکند، نقش بود بر دیوار
معنی: هر کسی که با این همه نقش ها و پدیده های عجیب هستی به آفریننده ی آنها نیندیشد، همانند عکس و تصویر روی دیوار، بی احساس و بی روح است.
آرایه ها:
در و دیوار: مراعات نظیر
دیوار وجود: اضافه تشبیهی
بر و در: جناس
توجه:
« ت» در فکرت، ضمیر نیست! بلکه مربوط به خود کلمه ی « فکرت» است.
🔻کوه و دریا و درختان، همه در تسبیح اند //// نه همه مستمعی فهم کند این اسرار
معنی: کوه، دریا و درختان (همه موجودات) در حال نیایش خداوند هستند، اما هر شنونده ای این راز را درک نمی کند.
آرایه ها:
کوه و دریا و درختان: مراعات نظیر
بیت تلمیح دارد به آیه ی چهل و چهار سوره اسراء: اِن مِن شَیءٍ اِلا یٌسَبَح بِحَمدهِ وَلکنِ لا تفقهونَ تَسبیحَهٌم اِنَهٌ کانَ حلیماً غَفوراً.
معنی: چیزی در جهان نیست مگر آن که خدارا تسبیح می کندو به پاکی می ستاید، لیکن شما تسبیح آن را نمی فهمید. به درستی که خداصبور و آمرزنده است.
🔻خبرت هست که مرغان سحر می گویند //// آخر ای خفته، سر از خواب جهالت بردار؟
معنی: آیا خبر داری که پرندگان سحری به هنگام صبح می گویند: ای انسان غافل، از بی خبری و نادانی، رهاشو.
آرایه ها:
خواب، سحر وخفته: مراعات نظیر
سر و سحر: جناس
خواب جهالت: اضافه ی تشبیهی
سر از خواب برداشتن: کنایه از آگاهی و بیداری
نکته دستوری:
« ت» در خبر، نهاد است یا به این صورت هم می آید: خبر برای تو هست ( برای تو: مسند )
خفته: صفت جانشین اسم: ای (انسان) خفته.
🔻تا کی آخر چو بنفشه، سرغفلت در پیش //// حیف باشد که تو در خوابی و نرگس، بیدار
معنی: تاکی می خواهی مانند گل بنفشه، درغفلت و نادانی به سر ببری. حیف است که تو بی خبر و غافل باشی و گل نرگس بیدار و آگاه باشد.
آرایه ها:
بنفشه و نرگس: مراعات نظیر
چوبنفشه: تشبیه
در و سر: جناس
بنفشه در این بیت، نماد غفلت و سرافکندگی
نرگس، نماد بینایی و آگاهی است
سر غفلت در پش گرفتن: کنایه.
نکته دستوری:
« حیف» نقش مسندی دارد
«ی» در خوابی، به معنی «هستی» ، فعل اسنادی است.
🔻که تواند که دهد میوه الوان از چوب؟ //// یاکه داند که برآرد گل صدبرگ از خار؟
معنی: تنها خداوند بزرگ است که می تواند از چوب درخت، میوه های رنگارنگ و از خار، گل های سرخ زیباف پدید آورد.
آرایه ها:
چوبک مجازا درخت
گل و خار: تضاد
نکته دستوری:
هردو مصراع، استفهام انکاری است.
صدبرگ: صفت مرکب.
🔻عقل حیران شود از خوشه زرین عنب //// فهم، عاجز شود از حقه یاقوت انار
معنی: عقل از زیبایی خوشه طلایی انگور، متحیر است و فهم از درک زیبایی و ظرافت های دانه های انار که مانند یاقوتی سرخ و ارزشمند می درخشد، ناتوان است.
آرایه ها:
حیران شدن عقل و عاجز بودن فهم: تشخیص
عنب و انار: مراعات نظیر
حقه یاقوت انار: اضافه تشبیهی ( انار به کیسه پر از یاقوت تشبیه شده است.)
🔻پاک و بی عیب خدایی که به تقدیر عزیز //// ماه و خورشید، مسخر کند لیل و نهار
معنی: خداوند پاک و بی عیب با فرمان خود، تمام پدیده ها و موجودات را (ماه، خورشید وشب و روز را) مطیع خود کرده است.
آرایه ها:
لیل و نهار: تضاد
ماه و خورشید: مراعات نظیر
بیت، تلمیح به آیات قرآن دارد.
🔻تا قیامت سخن اندر کَرَم و رحمت او //// همه گویند و یکی گفته نیاید ز هزار
معنی: اگر همه مردم تا روز قیامت درباره بخشش و لطف خداوند سخن بگویند، باز هم یکی از هزاران لطف و رحمت خداوند گفته نمی شود.
نکته دستوری:
« تا» حرف اضافه است و قیامت، متمم
همه، نقش نهادی دارد.
🔻نعمتت بار خدایا، ز عدد بیرون است //// شکر اِنعام تو هرگز نکند شکرگزار
معنی: پروردگارا، نعمت های تو قابل شمارش نیست و هیچ انسان شکر گزاری نمی تواند، شکر نعمت های بی کران تورا به جای آورد.
آرایه ها:
نعمت، شکر، انعام و شکرگزار: مراعات نظیر
ز عدد بیرون بودن: کنایه از بی شمار بودن
نکته دستوری: « ت» در نعمتت: مضاف الیه
هرگز: قید نفی.
🔻سعدیا، راست رٌوان، گوی سعادت بردند //// راستی کن که به منزل نرسد کج رفتار
معنی: سعدی، انسان های درست کردار، به سعادت و خوشبختی می رسند؛ بنابراین توهم انسانی صادق و راستگو باش، زیرا انسان بدرفتار به هدف و مقصودش نمی رسد.
آرایه ها:
که و به: جناس
گوی سعادت: اضافه تشبیهی
گوی بردند: کنایه از دست یافتن و سبقت گرفتن
نکته دستوری: سعدی: مندا و « ا» : حرف ندا
راست روان: مرکب ( « ان» جمع در ساختمان اسم دخالتی ندارد.)
کج رفتار: مشتق- مرکب و صفت جانشین اسم (انسان کج رفتار)
🔹واژه های مهم املایی:
تفاوت – لیل و نهار – صحرا – تنبیه – اقرار – نقش عجب – فکرت – تسبیح اند – مستمعی – اسرار – مرغان سحر – خفته – جهالت – غفلت – حیف – میوه الوان – صدبرگ – حیران – خوشه زرین – عنب – عاجز – حقه یاقوت – تقدیر عزیز – مسخر – اِنعام – شکرگزار – گوی سعادت.
🔹تاریخ ادبیات:
سعدی: مٌشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی، شاعر و نویسنده بزرگ قرن هفتم است. سعدی در شیراز به کسب علم پرداخت و سپس به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه به تحصیل مشغول شد. درسل ششصد و پنجاه و پنج بوستان را به نظم در آورد و در سال بعد گلستان را تالیف کرد. علاوه بر این ها قصاید، غزلیات، قطعات، ترجیع بند، رباعیات، مقالات و قصاید عربی دارد که همه را در « کلیات» وی جمع کرده اند.
🔹قالب شعر: قصیده
منبع مطلب : homedars.ir
مدیر محترم سایت homedars.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
آموزش درس اول فارسی سال نهم:
معنی :
در صبح زود اوّل بهار که طول شب و روز آن یکسان است ، رفتن به صحرا و تماشای کردن گل های زیبای بهاری ، لذّت بخش است.
لغت :
بامداد : صبح زود / لیل : شب / نهار : روز
آرایه : لیل و نهار : تضاد / بهار و نهار : جناس
معنی : تمام پدیده های آفرینش برای آگاه کردن انسان های عارف است و اگر کسی وجود خدا را انکار کند و به خدا ایمان نیاورد ، ذوق و احساسی ندارد.
لغت : آفرینش : آفریده های جهان / تنبیه : هوشیار کردن / خداوند دل : صاحب دل ( انسان عارف ) / دل در مصراع دوم : احساس و عاطفه / اقرار : اعتراف
آرایه ها : واج آرایی « د » / که و به : جناس / دل : مجازاً احساس و عاطفه
نکته دستوری : آفرینش : مشتق / که در مصراع دوم به معنی کسی که ، ضمیر مبهم است / همه : بدل
معنی : هر کسی که با این همه نقش ها و پدیده های عجیب هستی به آفریننده ی آنها نیندیشد ، هماند عکس و تصویر روی دیوار ، بی احساس و بی روح است.
لغت : عجب : عجیب / وجود : هستی / فکرت : فکر و اندیشه
آرایه ها : در و دیوار : مراعات نظیر / دیوار وجود : اضافه تشبیهی / بر و در : جناس
معنی : کوه و دریا و درختان ( همه ی موجودات ) در حال نیایش خداوند هستند ، امّا هر شنونده ای این راز را درک نمی کند.
لغت : تسبیح : نیاش کردن ، خدا را به پاکی یاد کردن / مستمع : شنونده
آرایه ها : کوه و دریا و درختان : مراعات نظیر / بیت تلمیح دارد به آیه 44 سوره اسراء
معنی : آیا خبر داری که پرندگان سحری به هنگام صبح می گویند : ای انسان غافل ، از بی خبری و نادانی ، رها شو.
لغت : مرغان : پرندگان / خفته : غافل و بی خبر / جهالت : نادانی
آرایه ها : خواب ، سحر و خفته : مراعات نظیر / سر و سحر : جناس / خواب جهالت : اضافه تشبیهی / سر از خواب برداشتن : کنایه از آگاهی و بیداری
نکته ی دستوری : « ت » در خبر ، نهاد است / خفته : صفت جانشین اسم : ای { انسان } خفته .
معنی : تا کی می خواهی مانند گل بنفشه در غفلت و نادان به سر ببری . حیف است که تو بی خبر و غافل باشی و گل نرگس بیدار و آگاه باشد.
لغت : حیف : افسوس ، دریغ
آرایه ها : بنفشه و نرگس : مراعات نظیر / چو بنفشه : تشبیه / در و سر : جناس / بنفشه در این بیت نماد غفلت و سر افکندگی / نرگس ، نماد بینایی و آگاهی است / سر غفلت در پیش گرفتن : کنایه
نکته دستوری : « حیف » نقش مسند دارد. / « ی » در خوابی ، به معنی « هستی » فعل سنادی است.
معنی : تنها خداوند بزرگ است که می تواند از چوب درخت ، میوه های رنگارنگ و از خار ، گل های سرح زیبا ، پدید آورد.
لغت : الوان : جمع لون ، رنگ ها / گل صد برگ : نوعی گل سرخ با گل برگ های پُر پَر.
آرایه ها : چوب : مجازاً درخت / گل و خار : تضاد
نکته دستوری : هر دو مصراع ، استفهام انکار است . / صد برگ : صفت مرکّب
معنی : عقل از زیبایی خوشه طلایی انگور ، متحیّر و فهم از درک زیبایی و ظرافت دانه های انار که مانند یاقوتی سرخ و ارزشمند ، می درخشد ، ناتوان است.
لغت : حیران : سرگردان / عنب : انگور / حقّه : ظرفی کوچک ، که در آن جواهی نگه داری شود. / یاقوت : سنگی قیمتی به رنگ های سرخ ، زرد و کبود
آرایه ها : حیران شدن عقل و عاجز بودن فهم : تشخیص / عنب و انار : مراعات نظیر / حقّه ی یاقوت انار : اضافه تشبیهی ( دانه هار انار به کیسه ای پر از یاقوت تشبیه شده است.)
معنی : خداوند پاک و بی عیب با فرمان خود ، تمام پدیده ها و موجودات را ( ماه و خورشید و شب و روز را ) مطیع خود کرده است.
لغت : تقدیر : سرنوشت ، فرمان خدا / مسخّر : رام و مطیع
آرایه ها : لیل و نهار : تضاد / ماه و خورشید : مراعات نظیر / بیت ، تلمیح به آیات قران دارد.
معنی : اگر همه مردم تا روز قیامت درباره ی بخشش و لطف خداوند سخ بگویند باز هم یکی از هزاران لطف و رحمت خداوند ، گفته نمی شود.
نکته دستوری : « تا » حرف اضافه است و قیامت ، متمّم.
معنی : پروردگارا نعمت های تو قابل شمارش نیست و هیچ انسان شکر گزاری نمی تواند ، شکر نعمت های بی کران تو را به جای آورد.
لغت : اِنعام : بخشش ، نعمت دادن / اَنعام : چهارپایان / بار : آفریننده ، خالق ، نیکوکار
آرایه ها : نعمت ، شکر ، انعام ، و شکر گزار : مراعات نظیر / زعدد بیرون بودن : کنایه از بی شمار بودن
نکته دستوری : « ت » در نعمتت : مضاف الیه / هرگز : قید نفی
معنی : ای سعدی ، انسانهای درست کار ، به سعادت و خوش بختی می رسند ، بنابر این تو هم انسانی صادق و راستگو باش ، زیرا انسان های بدرفتار به هدف و مقصودش نمی رسد.
لغت : راست روان : انسان های درست کار / گوی : توپ کوچک / کج رفتار : انسان بدکار
آرایه ها : که و به : جناس / گوی سعادت : اضافه تشبیهی / گوی بردند : کنایه از دست یافتن و سبقت گرفتن
نکته دستوری : سعدی : مناد و « ا » : ندا / راست روان : مرکّب ( « ان » جمع در ساختمان اسم دخالتی ندارد.) / کج رفتار : مشتق . مرکّب و صفت جانشین اسم ( انسان کج رفتار )
خودارزیابی :
1- چند نمونه از جلوه های زیبایی آفرینش و نعمت های خدا را در شعر بیان کنید.
میوه های رنگارنگ ، گل صدبرگ ، خوشه انگور ، حقّه ی انار و ...
2- مفهوم آیه ی 44 سوره ی اسراء با کدام بیت درس ، تناسب دارد ؟
ابتدا به آیه 44 سوره اسرا و ترجمه ی آن ، توجه نمایید : « تسبح له السماوات السبع و الارض و من فیهنّ و ان من شیء الّا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم انّه کان حلیماً غفورا »
« تسبیح می گویند برای او آسمان های هفت گانه و زمین و کسانی که در آن ها هستند و هیچ موجودی نیست جز این که با ستایش خود او تسبیح می گوید ولی شما تسبیح آن ها را درک نمی کنید به درستی که خدا صبور و آمرزنده است.»
مفهوم این آیه ی شریفه با بیت چهارم درس ، یعنی بیت زیر ارتباط و تناسب دارد :
« کوه و دریا و درختان ، همه در تسبیح اند نه همه مستمعی ، فهم کند این اسرار»
3- پیام بیت پایانی شعر را توضیح دهید.
صادق و راستگو باشید که نتیجه ی صداقت ، خوش بختی و سعادت است.
4- ........................
دانش های زبانی و ادبی
نکته اول :
دربازگردانی شعر به نثر ارکان و اجزای بیت ، جا به جا می شود. یعنی در شعر برای وزن و آهنگ یا ایجاد و زیبایی و تأثیر گذاری ، ارکان کلام جا به جا می شوند که در بازگردانی ، هر کلمه در جای اصلی خود قرار می گیرد و با ما در فهم دقیق معنا بیت کمک می کند.
مثال : نعمتت بار خدایا ز عدد بیرون است = بار خدایا نعمت تو از شمارش ، بیرون است.
خبرت هست که مرغان سحر می گویند ؟ = آیا خبر داری که مرغان سحر می گویند ؟
که تواند که دهد میوه ی الوان از چوب ؟ = چه کسی می تواند از چوب ، میوه ی الوان بدهد ؟
شکر انعام تو هرگز نکند شکرگزار = هرگز شکرگزار [نمی تواند] شکر انعام تو را بکند.
نکته دوم :
هدف ادبیات تعلیمی یا اندرزی ، علاوه بر رسیدن به سعادت ، تعلیم و آموزش علم و اخلاق و هنر است.
به این گونه اشعار « مواعظ یا شعرهای حکمی » نیز می گویند که گاه به صورت غیر مستقیم در قالب داستان ها و حکایت ها خصوصا در قالب مثنوی و گاه به صورت مستقیم و در قالب های قطعه ، غزل و قصیده بیان شده اند . درس علم زندگی ( کبوتر بچه ای با شوق پرواز ... ) در فارسی سال اول و درس آزادگی (خارکش پیر ) در فارسی سال دوم ، نمونه ای از مثنوی های اندرزی یا حکمی بودند . شعری که در این درس خواندیم نیز از « مواعظ» سعدی است . مواعظ بخشی از اشعار سعدی است در قالب قصیده و غزل که به ستایش خدا و موعظه و اخلاق پرداخته است.
کار گروهی :
1- در مورد پیام این درس با هم ، بحث و گفت و گو کنید.
پیام اصلی این درس تأمّل در پدیده های خلقت و بیدار و آگاه شدن انسان ها ست.
2- جلوه های زیبایی منطقه و محلّ زندگی خود را ذکر کنید و در باره ی عبرت آموزی آن ها بحث کنید.
بر عهده خود دانش آموز
3- درباره ی زیباترین بیت شعر ( بیت الغزل یا شاه بیت ) گفت و گو و دلایل خود را بیان کنید.
تعیین شاه بیت یا بیت الغزل یک شعر ، ذوقی است که به نظر من این بیت زیباترین آن هاست :
« این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود هر که فکرت نکند ، نقش بود بر دیوار »
نوشتن :
1- ترکیب های وصفی و اضافی موجود در شعر را بنویسید.
الف - ترکیب وصفی : این همه نقش ، نقش عجب ف همه مستمعی ، این اسرار ، میوه ی الوان ، گل صد برگ ، خوشه ی زرّین ، پاک و بی عیب خدا ( خدای پاک و بی عیب ) ، تقدیر عزیز ، بار خدا
ب - ترکیب اضافی : دامن صحرا ، تماشای بهار ، خداوند دل ، در و دیوار وجود ، مرغان سحر ، خواب جهالت ، سر غفلت ، خوشه عنب ، حقّه ی یاقوت ، یاقوت انار ، کرم او ، رحمت او ، نعمتت ، شکر انعام ، انعام تو ، گوی سعادت.
نکته :
ما در ترکیب وصفی ، صفت های پیشین را هم آورده ایم که شما در سالهای بعد با آن ها آشنا می شوید.
2- مفرد جمع های مکسّر « مواعظ ، الوان ، اسرار » چیست .
مواعظ ( موعظه ) ، الوان ( لون ) ، اسرار ( سر)
3- واژه های متضاد درس را پیدا کنید و در مقابل هم بنویسید.
لیل و نهار / خواب و بیدار / گل و خار / یکی و هزار / راست رو / کج رفتار
4- یکی از سه بیت ششم ، هتفم و هشتم درس را نقّاشی کنید.
بر عهده خود دانش آموز
5- یکی از مناظر زیبای منطقه و محلّ زندگی خود را در یک بند توصیف کنید.
بر عهده خود دانش آموز
6- از زبان بلبلی که بر سرشاخسار با خدای خود راز و نیاز می کند ، یک بند بنویسید.
خدایا فقط تویی که هر لحظه هرجا که اراده کنم در دسترس من هستی,صدایم رامیشنوی که با تو صحبت میکنم.
وقتی به تو فکر میکنم بهشت با همه عظمتش در من جریان پیدا میکند.نمیدانم چند سال,چند جاده و یا چند اسمان با تو فاصله دارم,شاید هم به اندازه یک رگ گردن.وقتی دلتنگت میشوم پرواز میکنم تا به تو نزدیک شوم.
خدایا همیشه در ذهن من باش,سراسر روز را بر من بتاب,نگذار فراموشت کنم.
خدایا زندگی در پناه تو زیباست...
7- مفهوم « ما اکثر العبر و اقلّ االاعتبار » با کدام بیت ، پیوند معنایی دارد ، توضیح دهید.
ابتدا به ترجمه ی کلام حضرت علی (ع) توجّه نمایید : « چه بسیارند پند و عبرت ها و چه کم است پند و عبرت گرفتن ها » که این مفهوم را در بیت سوم « این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود / هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار » می بینیم و هر دو آدمی را به تفکّر و تأمّل در پدیده های هستی و عبرت گرفتن از آن ها دعوت می کنند.
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است