اسم نوشته مجله سرگرمی و تفریحی

عکس نوشته،عکس پروفایل،تعبیر خواب،طراحی اسم

تئوری mi چیست؟

تئوری mi چیست؟

تئوری mi چیست؟

 

تئوری MI : هوشهای چندگانه

هر چند انسان را موجود متفکر نامیده‌اند ، اما تنها تعداد اندکی از این موهبت استفاده می‌کنند و چه بسیارند کسانی که هرگز تفکر نمی‌کنند؛ و حال آنکه از این  امر غافل‌اند، معلم مسئول پرورش توانایی تفکر در دانش‌آموزان است.

بنابه گفته هاواردگاردنر شناسایی و پرورش تمام هوش‌های بشری و کلیه ترکیبات آن از اهمیت بسیاری برخوردار است، ما انسانها همگی با هم تفاوت داریم چون از ترکیبهای هوشی متفاوتی برخوردایم. ذهن انسان از هشت مقوله هوشی ( زبانی، منطقی- ریاضی، مکانی، حرکتی، جسمانی، موسیقایی، میان فردی، درون فردی و طبیعت گرا تشکیل می‌‌شود.

   معلمان برای تحقق استعدادهای بالقوه‌ی دانش‌آموزان باید با روش MI ( هوش‌های چندگانه) آشنا شده و آن را در کلاس درس به کار گیرند.

توصیف مقولات هوشی هشتگانه در افراد

پس از این که مفهوم هوش به مقوله‌‌ای گسترده‌تر و کاربردی‌تر تبدیل شد، ابهام و رازگونگی آن از بین رفت و به پدیده‌ای عملی تغییر شکل داد که نقش آن به طرق مختلف، در زندگی مردم مشاهده می‌شد. گاردنر شیوه‌ای را فراهم می‌کند که می‌توان به وسیله آن، توانایی‌های بشر را با قرار دادن آنها در هشت مقوله متفاوت، بازنمایی کرد.

هوش زبانی  (Linguistic intelligence) :  یعنی توانایی  به کارگیری درست لغات، به صورت شفاهی ( مثلاً از سوی داستانگو، خطیب یا سیاستمدار ) یا به صورت نوشتاری ( مثلاً از سوی شاعر، نمایشنامه نویس، ویراستار یا روزنامه نگار). این هوش، توانایی به کارگیری ماهرانه نحو   ( ساختار زبان)، آواشناسی ( صداهای زبان)، معنا شناختی ( معنای زبان) و

 جنبه‌های عملی ( کاربردهای عملی زبان) را شامل می‌شود. برخی از این کاربردها عبارت‌اند از: معانی و بیان ( به کارگیری زبان برای متقاعد کردن دیگران تا شیوه خاصی را در عملکردهای خود به کار گیرند)، فن یاد یاری (Mnemonics )( استفاده از زبان برای به خاطر آوردن اطلاعات)، توضیحات ( به کارگیری زبان برای آگاهی بخشیدن) و فرازبان (Meta language) (به کارگیری زبان برای صحبت کردن از خود زبان).

   هوش منطقی- ریاضی ( Logical – Mathematical int. ): یعنی توانایی استفاده درست از اعداد و ارقام (مثلاً از سوی ریاضی‌دان، حسابدار مالیاتی یا کارشناس آمار) و بیان استدلالات منطقی و درست (مثلاً از سوی دانشمند، برنامه نویس کامپیوتر یا کارشناس منطق). این هوش، مستلزم شناسایی الگوها و روابط منطقی، گزاره‌ها و قضایا، توابع و دیگر امور انتزاعی مربوط است. روش‌های مختلفی که در این مقوله هوشی کاربرد دارند، عبارت‌اند از: طبقه بندی، رده‌بندی، استنباط، تعمیم، محاسبه آزمون و فرضیه.

هوش مکانی ( Spaitial intelligence ): یعنی توانایی درک درست جهان به صورت مکانی- بصری ( مثلاً از سوی شکارچی، دیده‌ور و راهنما) و ایجاد تغییر در این ادراک ( مثلاً از سوی طراح داخلی، معمار نقاش یا مخترع). این هوش، مستلزم شناسایی رنگ، خط، شکل، فرم، فضا و رابطه‌ای است که میان این عوامل وجود دارد و توانایی تجسم و بازنمایی گرافیکی افکار مکانی- بصری را شامل می‌شود. همچنین به قابلیت فرد برای تطبیق صحیح خود در یک ماتریس فضایی ارتباط می‌یابد.

هوش حرکتی – جسمانی(Bodily – Kinesthetic int ): یعنی مهارت در به کارگیری کل بدن برای بیان افکار و احساسات ( برای مثال از سوی هنرپیشه پانتومیم، ورزشکار و سهولت در به کارگیری دست‌ها برای ایجاد یا تغییر اشیا مثلاً از سوی صنعتگر، مجسمه‌ساز، مکانیک و جراح).

این هوش مهارت‌های فیزیکی خاص  از قبیل تعادل، هماهنگی، چالاکی، قدرت، انعطاف‌پذیری، سرعت و همچنین قابلیت‌های لمسی را شامل می‌شود.

 هوش موسیقایی ( Musical int ) : یعنی توانایی درک ( مثلاً از سوی آهنگساز)، تشخیص ( مثلاً از سوی منتقد موسیقی)، تبدیل ( به عنوان آهنگساز) و اجرا ( به عنوان نوازنده)ی اشکال موسیقایی. این هوش، مستلزم شناسایی ریتم، ارتفاع یا ملودی و طنین یا رنگ مایه یک قطعه موسیقی است. فرد می‌تواند درکی استعاری یا صعودی – نزولی ( برونی – درونی) یا درک معمولی یا نزولی – صعودی ( تحلیلی- تکنیکی ) یا هر دو را از موسیقی داشته باشد.

هوش میان فردی (Interpersonal int ): یعنی توانایی درک و تمایز حالات روحی، مقاصد، انگیزه‌ها و احساسات دیگران. این هوش، مستلزم شناسایی حالات چهره، صداها، ایما و اشارات، توانایی تشخیص انواع مختلف نشانه‌های بین فردی و توانایی پاسخ گویی صحیح به این نشانه‌ها با روش عملی است. ( مانند تحت تأثیر قرار دادن گروهی از مردم برای پیروی از یک الگوی عملکردی خاص.)

هوش درون فردی(intra personal intelligence ) : یعنی شناخت خود و توانایی عملکرد مناسب بر اساس آن. این هوش، مستلزم داشتن تصویر روشنی از توانایی‌ها و محدودیت‌های فردی، آگاهی از حالات درونی، مقاصد، انگیزه‌ها، خلق و خو، تمایلات، قدرت خویشتن‌داری، انضباط فردی، ادراک و عزت نفس است.

 هوش طبیعت‌گرا(Naturalistic intelligence ) : یعنی مهارت در شناخت و طبقه ب‌ندی گونه‌های مختلف- گیاهان و جانوران – و محیط فردی. این مورد همچنین توانایی شناسایی دیگر پدیده‌های طبیعی ( مانند تشکیل ابرها و کوه‌ها ) و توانایی تشخیص و تمییز اشکال غیر زنده، مانند ماشین‌ها، کفش‌های ورزشی و پوشش سی‌دی‌ها ( در مورد کسانی که در شهر زندگی می‌کنند) را شامل می‌شود.

 

منبع: notebooks.blogfa.com

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی