- چهارشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۹، ۰۹:۴۲ ب.ظ
متن پاییزی کوتاه برای اینستاگرام
بی صبرانه منتظر پاییز شما هستم
از بهار و تابستان آبی گرم نیست
بیا جادوگر پاییز!
آرزوهایت را تحقق ببخش
♥ ♥ ♥
تابستان را ترک کنید
من با شما احساس خوبی ندارم
پاییز برای من کاملا شناخته شده است
من در پاییز متولد شدم
♥ ♥ ♥
پاییز برگشت ،
او حتما فراموش کرده است که یک برگ افتاده است ،
او به اندازه کافی مهربان است که برای یک سفر دیگر برگردد.
♥ ♥ ♥
فصل باد و برگ
فصل رنگارنگ و رنگارنگ و رنگارنگ
ورزش و عشق فصل عشق و انار عشق
فصل باران همراه با آهنگ
فصل شیدایی و عشق
فصل یلدا و پاییز
پادشاه مبارک برای رسیدن به همه ...
قرار است از پاییز استفاده شود ...
♥ ♥ ♥
دوباره پاییز فرا رسید و بازار شعرهای عاشقانه گرم شد
فصل عاشقانه است
فصل برگریز 1000 رنگ
فصل نیمکت های چوبی مرطوب است
♥ ♥ ♥
این مهر و موم است که دیگر نمی تواند شما را از طریق بازگشت ،
نه به قاصدک ها اعتباری!
من حتی با اولین روزهای مدرسه وقتی این مهر می آید شما را عوض نمی کنم ،
بدون برگ و بدون باران!
این عشقی که آمده تو را در قلبم ، روح من و همه شعرهایم جای داده است ...
♥ ♥ ♥
"پاییز با چمدان خاطرات نزدیک است"
سالهاست که پاییز برای من پیچیده است
... متن پاییزی برای اینستاگرام ...
۲. متن عاشقانه پاییزی عاشقانه برای اینستاگرام
سفرهای تابستانی و پاییز با تمام عاشقانه هایش فرا می رسد
اما کسی هنوز اینجاست تا فصل آینده شما را کشف کند!
♥ ♥ ♥
پاییز شکوفا نمی شود ، جوانه ها نمی توانند ،
اما معلوم شد عاشقانه است
که هزاران چشمه نمی تواند شکوفا شود.
♥ ♥ ♥
من عاشق پاییزم
به دلیل نفرت های سنگینی که
انتظارات از ورود خود را بپذیرید ...
♥ ♥ ♥
من و یک پاییز و تمبر در جاده برگهای پیچیده و خمیده نماد پاییز ، کمی مه و کمی بوی آتش تجویز کردم
چه لذتی داشت اگر با من بودی
♥ ♥ ♥
من دوست دارم
شما
فصل پاییز
قهوه درست کن
سیگار
پاییز الان کنارم است ، قهوه ، سیگار
اما شما
♥ ♥ ♥
پاییز فصل شکوفه ها نیست
پاییز فصل سبز شدن درختان نیست
پاییز فصل گنجشک ها نیست
پاییز فصلی است که باید با شما باشم
در هوای بارانی من تو را در آگوش بازی می کنم
تا بهترین خاطره من از یک روز بارانی باشد
♥ ♥ ♥
♥ ♥ ♥
پاییز به پنجره کمک کنید تا از اتاق من به اتاق شما باز شود
♥ ♥ ♥
وقتی خاطرات شیرین گذشته مرا به یاد تو انداخت
پاییز مانند بهار دلپذیر است ،
بیا و من را با خودت از آن طرف دریاها ببر
ممکن است فرصتی برای عضویت وجود نداشته باشد ...
♥ ♥ ♥
حضور ...
هر ثانیه ضیافت اوست
دیگر هیچ تفاوتی در آذر یا دی وجود ندارد
یلدا فقط در آن لحظات خوش است ...
♥ ♥ ♥
کاش او به جای ساعت فصول را عقب می انداخت.
سپس تابستان دوباره شروع شد و من از گوشواره های گیلاس استفاده کردم
♥ ♥ ♥
هرکسی که پیدا کرد ، شاید از نظر من پاییز به کوچه سرایت کند
آخرین باری که شما را تماشا کردم که از کنار پنجره می روید ...
♥ ♥ ♥
پاییز غم انگیز است
و غمگین تر وقتی تو هستی و من در تصوراتم با برگها تنها میروم ...
♥ ♥ ♥
سقوط ...
یک نوار کاست قدیمی یک طرف است
با صدای باران ذخیره شده است
و یک طرف با صدای شما ...
♥ ♥ ♥
فراموشی مانند ابراهیم وحشتناک خود مانند این پاییز است
دیروز یک برگ خشک دیدم که نمی توان از کدام شاخه جدا کرد!
♥ ♥ ♥
تو فرشته ای هستی که در پاییز راه می رفتی
برگهای درختان انتظار دارند زودتر پای شما را ببوسند ...
♥ ♥ ♥
نقاشی دلتنگی را به خاطر بسپار ، لحظه های من را بخاطر بسپار
تنها کسی باشید که این پاییز را می شناسید
... متن پاییزی برای اینستاگرام ...
3. متن ادبی پاییز برای اینستاگرام
پاییز فصل عاشقان است ،
آیا فقط پاییز است ، باران می بارد ، باد موهای شما را نوازش می کند و شما آن را از دست نمی دهید؟
آیا شما عشق را تجربه نمی کنید؟
چگونه می توانم پاییز باشم و خش خش برگردان زرد و نارنجی را که زیر پاهایم باز می شوند ، احساس نکنم؟
♥ ♥ ♥
پاییز باران پاییزی به دلایل انتخابی یک چتر عاشقانه بخرید تا وارد شوید ،
پاییز فصل دانه های انار قرمز و تولد گل های داوودی است.
فصل پاییز ، که به زبان فعلی است ، برای آب و هوای آن ضعف مطلوبی است
بدون گفتن یک کلمه ، او را زیر باران های پاییزی خیس می کنید و احساس عجیبی در قلب او ایجاد می کنید.
♥ ♥ ♥
چه کاری انجام داده ای که زمستان ، بهار و تابستان همیشه بوی تو را امتحان کرده اند ، ای پاییز؟
♥ ♥ ♥
♥ ♥ ♥
بدون بهار بدون ماه مه
تابستان نیست و سپتامبر نیست
و نه با هر مارس زمستان
به اندازه پاییز از طعم خیابان لذت نمی برد ،
پاییز عشقی دارد که قلب هر پیر و پیر را می تپد.
♥ ♥ ♥
به دلیل هجوم سرد پاییز
اشکهای زرد درختان
که به مهتاب آغشته شده بود
من یکی یکی شمردم.
بودن ...
این نیز بهانه ای برای کنترل است
برای سکوت عقربه های ساعت
... متن پاییزی برای اینستاگرام ...
4. متن پاییز برای اینستاگرام رفت
مثل همیشه ، من را کاشت و رفت
این بار یک سال طول کشید
پاییز فرا رسید ، من حساب میوه را داشتم
حالا هر پاییز که می آیی ، دلتنگی برای چیدن و رفتن
♥ ♥ ♥
ابر چکه ای از برگها آمد تا درخت قلب را سبک کند و بخوابد
در طول زمستان
♥ ♥ ♥
همه اینها باعث می شود که سقوط از بین برود
هیچ کس آمدن زمستان را به یاد نمی آورد
باران پاییزی را همه به یاد می آورند
نمی توان زیبایی برف زمستانی را داد
حق با آن هاست
آنها y را ندیدند