- چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۹، ۱۰:۴۵ ق.ظ
در این مجوعه برای شما آذری زبان ها "اسامی ترکی دختر به ترتیب الفبا" آماده کردیم با ما همراه باشید:
اسامی دختر آذری |
الین: دختری برای فامیل و قوم |
اِلآی: ماه ایل؛ (به مجاز) زیباروی ایل. |
اِلسا: ال= ایل+ سا (پسوند شباهت) مثل ایل، همانند ایل. |
اِلسانا: مثل مردم ایل و شهر و ولایت، مثل ایل، چون خویشان. |
المینا: شهری است در غانا (غنا) در ساحل غربی افریقا (خلیج گینه) |
اولدوز: ستاره، کوکب، اختر، نجم |
ایپک: ابریشم، ابریشمی، حریر |
ایل ناز:ایل (ترکی) +ناز (فارسی )،الناز، مایه ناز ایل |
ایناز: آیناز، آی (ترکی) + ناز (فارسی) موجب فخر و مباهات ماه |
الیانا: نیکی و هدیه، (به مجاز) به معنی مأنوس؛ دوست داشتن ایل، دوست مشوق ایل |
اِلناز : مایه افتخار ایل، موجب نعمت و رفاه و آسایش، باعث فخر و تفاخر شهر و ولایت. |
اچین: دنیا |
ارتاش: مرکب از ار (شوهر) + تاش (پسوند همراهی) |
ارمغان:هدیه ، رهاورد، سوغات |
الما: سیب |
ایناز: آیناز ترکیب آی ( ترکی) + ناز ( فارسی) موجب فخر و مباهات ماه |
ایلیم:قبیله ام ، طایفه من |
المینا: ال + مینا |
ائلمیرا: (ال=ائل + میرا=مردن) :فدائی ، تقدیم به ایل، تقدیم به دنیاالناز :ال (ترکی) + ناز (فارسی)، ایل ناز موجب نازش ایل |
اولدوز: ستاره |
ایل ناز: ایل (ترکی) + ناز (فارسی)، مایه ناز ایل، = الناز |
اماندا: آماندا، در پناه تو، در امان |
اریدیس: (به ضم الف) نام همسر ارفاوس، شاعر و موسیقی دان ترکیه-در افسانه ها آمده است که اریدیس فرشته ای بود که معشوقه ارفاوس بود. |
الکا: ناحیه ،سرزمین |
ایلیار: به معنی محافظ خانواده ، کمک کننده به ایل، محافظ خانواده |
ایدا: آیدا – شاد خوشحال |
ایپک: (به کسر پ) به معنی ابریشم نرم و لطیف |
ایلار (آیلار): مانند ماه، دختری که مانند ماه زیباست. |
اسامی دختر آذری با (آ) |
آتاناز: دختر نازنین بابا |
آنالی: برخوردار از محبت مادر، کنایه از نور چشمی مادر |
آوادان: قشنگ ، زیبا |
آی: ماه |
آی اوز: ماهرخ، ماهرو |
آیتای: مانند ماه |
آیتک: مانند ماه |
آیدینلی: روشن |
آیلی ناز: ناز و مهتابی |
آیتن:آی( ترکی) + تن ( فارسی) مهوش، مه پیکر |
آیجان: پاک و آراسته همچون ماه |
آیدن: آیدین ، روشن و آشکار ، شفاف ، صاف ، معلوم ، واضح ، روشنفکر ، نام شهری در جنوب شرقی ترکیه ، از امرای ولایت لیدیا |
آیدنگ: مهتاب |
آیسا: آی( ترکی) + سا(فارسی) زیبا، مانند ماه |
آیسان: آی ( ترکی) + سان ( فارسی) زیبا، مانند ماه |
آی بی بی: ماه بی بی |
آی پارا: ماه پاره، ماه نو |
آی پری: آی(ترکی) + پری(فارسی) ماه پری |
آی خانم: ماه بانو |
آق گل: آق (ترکی) + گل (فارسی) گل سفید |
آلاگل: آلا (ترکی) + گل (فارسی)، گل رنگی، نام بزرگترین تالاب جهان واقع در شمال آق قلا که متاسفانه اخیرا نابود شده است. |
آی سا: آیسا ، آی( ترکی) + سا(فارسی) زیبا، مانند ماه |
آی سودا: ماه در آب |
آیدا: شاد، خوش |
آیدان: بانوی زیبا رو ،مانند ماه ، دختری که چهره اش همچون ماه زیباست. |
آیدک: آیتک،مانند ماه |
آیتکین: مانند ماه - نام دخترانه با ریشه ترکی |
آتلاز: اطلس، حریر، پارچه ای نرم و لطیف |
آلان گوا: آلان قوا، زیبای وحشی |
آلتنای: زر، طلای ناب |
آلتون:ظلای ناب ، آلتنای، زر |
آلتین: آلتنای، زر، طلای ناب |
آلتین گلین: عروس طلایی |
آلما: سیب، کنایه از زیبایی |
آلماز: دافع ، از اعلام زنان |
آلیش: شعله گیر، شعله |
آماندانا: آماندا، در امان، در پناه تو |
آق بانو:آق (ترکی) + بانو (فارسی)، بانوی سپید، کسی که چهره ای زیبا و سفید دارد. |
آلان قوا: زیبای وحشی ، آلان گوا، زیبای وحشی |
آنا: مادر |
آناشید: مرکب از کلمه ترکی آنا به معنای مادر و کلمه فارسی شید به معنای خورشید . دختر زیباروی مادر ، مایه دلگرمی و روشنایی زندگی مادر |
آی گل: آی ( ترکی) + گل ( فارسی) گلی چون ماه |
آی گوزل:ماه زیبا |
آی گین: ماننده ماه ، زیبارو ، دارنده روی چون ماه ، مرکب از آی به معنای ماه و گین پسوند شباهت |
آی نشان: آی( ترکی) + نشان ( فارسی) دارای نشان ماه |
آیا تای: بانوی درخشان، مثل ماه ، دختری که مانند ماه زیباست. |
آیسل: درخشان مانند ماه و زیبا |
آیداشن: شادی در ماه |
آی سِئو: دوست داشتنی مانند ماه |
آی سون: معادل مَهداد در فارسی ، هدیه ماه |
آی سونا: زیباروی متعلق به ماه |
آیمان: انسانِ ماه، زیبا چون ماه |
آماندا: در پناه تو ، در مان تو |
آیسو: مرکب از آی به معنای ماه بعلاوه سو به معنای آب ، ماه و آب ، زیبارو ، با طراوت و درخشنده |
آیگل: درخشان مانند ماه و زیبا مانند گل |
آیلا: هاله دور ماه |
آنلی: عاقل و فهمیده |
آنیرلی: دختر فهمیده |
آیلار: خوب رویان ،زیبا رویان ، هاله دور ماه |
آیلما: تاب ماه |
آچالیا: نام گلی است |
آدیگول: آنکه نامش همچو گل است |
آدینا: نام کوهی معروف که شهر زنوز از بلاد آذربایجان را در برگرفته است |
آرسیتا: نام منطقه ای ازسرزمین ماننا درغرب همدان فعلی |
آسانا:دختر زیبا |
آلنار: انارسرخ |
آیپارا: هلال ماه ، ماه نو |
آی قاش: دارای ابروانی همچون هلال ما |
آیشین: شفق، اشعه ،پرتو ،شعاع نور |
آی سین: همانند ماهی ،مثل ماه هستی،زیبا هستی |
آیشن:مثل ماه صاف و دوست داشتنی |
آیلی: مهتاب ، پر ماه نور از ماه |
آیلان: همراه ماه، شبیه به ماه |
آیدنگ: مهتاب |
آیما: ماه من، مجازا عزیز من ، زیبا رو بانوی زیبا دختر خوش چهره |
آینا: شیشه، آینه ، آبگینه ، دختر زیبارو ، بانوی سپید چهره |
آیناز: آی( ترکی) + ناز ( فارسی) موجب فخر و مباهات ما |
آینور: آینور ، نورانی مثل ماه ، نور ماه ،روشنایی ماه ، دختری که چهره اش مانند ماه زیبا و درخشان است |
اسامی دختر آذری با (ب) |
بارلی: بار (فارسی) + لی (ترکی) میوه دار، سودمند |
بی بی گل: بی بی (ترکی) + گل ( فارسی)، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان مسن |
بالی: (بال= عسل + ی (پسوند نسبت))، عسلی |
بی بی ماه: بی بی (ترکی) + ماه (فارسی) |
بی بی ناز: بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده ،بی بی (ترکی) + ناز (فارسی)، |
بیگم: خانم، بانو، خاتون، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند فاطمه بیگم، عنوان زنان منسوب به خانواده های سلطنتی و بزرگان |
اسامی دختر آذری با (پ) |
پارلار: منور ، درخشان، پخش کننده نور |
پارلا: درخشنده و نورانی |
پینار: سرچشمه ، چشمه |
اسامی دختر آذری با (ت) |
تاج بی بی: شاهزاده ، ملکه، شاهزاده خانم |
تانسو: تمیزی، پاکی، زیبایی، زلالی چشمه، هم چنین به معنی شبنم صبحگاهی |
ترلان:به معنای پرنده ای از خانواده باز شکاری |
تارلا:کشتزار |
تامیلا: بخشنده |
تاب ماه: آینور |
تِلّی: موهای پر پشت و بلند، دختری که گیسوی بلند و زیبا دارد، زلف دار؛ زباندار و سخنور. |
ترکان:در دوره مغول عنوانی مخصوص زنان اشراف بوده است، نام مادر سلطان محمد خوارزمشاه |
تلناز: موی قشنگ |
اسامی دختر آذری با (چ) |
چیچک: گل ، شکوفه |
اسامی دختر آذری با (خ) |
خانم گل:خانم (ترکی) + گل (فارسی) خانمی که از زیبایی و لطافت چون گل است |
خانم: کلمه خطاب به زنان و دختران، خاتون، زن بزرگ زاده و شریف، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند ماه خانم، خانم گل |
خانوم:خانم، کلمه خطاب به زنان و دختران، زن بزرگ زاده و شریف، خاتون، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند ماه خانم، خانم گل |
اسامی دختر آذری با (د) |
دادلی: اسم زیبای دختر به معنی شیرین و نمکین |
درنا: پرنده ای بزرگ و وحشی با پاهای بلند و گردن دراز شبیه لک لک که به صورت گروهی پرواز می کند، نام یکی از صورت های فلکی |
دنیز: دریا |
دایان: سرافرازی |
دورسین: باقی بماند |
دورسین: باقی بماند |
اسامی دختر آذری با (ژ) |
ژالین: شعله آتش |
اسامی دختر آذری با (س) |
سارالماز: ناپژمردنی، بدون خزان |
سارای: ماه زرد، ماه شب چهارده، مرکب از ساره (زرد) + آی (ماه) |
ساغر: اسم ترکی زیبا به معنی جام شراب |
سایگول: زیبا چون گل |
سان آی: زیبا و براق و درخشان ماننده ماه |
سئوناز:عشق ناز، ناز دوست |
ساناز: نادر ،نوعی گل، کمیاب |
سئوگیم: بیان واژه «سئوگی»اززبان اول شخص مفرد |
ساچلی: گیسوی بلند |
سانای: بی قرار ، مهنام، بلند آوازه و گرامی |
سئوگی:احساس علاقه ودوستی |
سئل شن: سیل شادی |
سولینا: مقدس ، رسمی , مقدس , محترم ,با احترام, با تشریفات - نام دخترانه با ریشه فرانسه,ترکی |
سانلی: نامدار، معروف |
سالسوْلا: نوعی گیاه نمک دوست |
سایان: مؤدب |
سایا: در ترکی یک رنگ و بی ریا و در فارسی به معنای ساینده است. |
سایمان: سایمان در کردی به معنی مانند سایه ودر ترکی به معنی خوان بزرگ،محاسب میباشد. |
سُلدا: کوهستان |
سایدا: محترم |
سلماز: سولماز |
سلنا: خدای ماه، سولنا، مجازا ماه |
سئلناز: دسیل ناز وعشوه، دنیایی از قشنگی |
سلینا: به فتح سین ، مرکب از سلین ترکی بعلاوه پسوند نسبت فارسی، خروشان، مانند سیل، نام رودخانه ای در آذربایجان که از قره داغ سرچشمه می گیرد |
سودا:سودا، عشق |
سوگل:سوگلی |
سولار: آب ها |
سئچیل: برگزیده |
سوْگل: دلدار ،محبوب |
سوگلی: محبوب ،مورد محبت و علاقه بسیار |
سولماز:همیشه شاداب، گلی که پژمرده نمی شود |
سئویل:دوست داشتنی |
سولینا: موقر، محترم، مقدس، با احترام، با تشریفات |
سونا: مرغ آبزی |
سونا: زیبای آب ها |
سوْلار: پاییز |
سونای: ماه شب چهارده، زیبا روی ،قویی که پرهای سرش سبزرنگ بوده تعلق به ماه داشته باشد |
سویل: دوست داشته شده |
سئوین: محبت، عشق |
سویل آی:دوست داشته شده، جذاب مانند ماه |
سئویم: مهر، معشوق،عشق |
سوین: محبت، عشق، علاقه شدید |
سوینچ: شادی |
اسامی دختر آذری با (ش) |
شایلی: بی همتا، بی مانند |
شاران: گردنبند مروارید |
شایلین: بی همتا |
شاه صنم: شاه (فارسی) + صنم (عربی)، شاه زیبارویان، نام همسر فتحعلی شاه قاجار |
شلاله: آبشار |
اسامی دختر آذری با (ص) |
صاباح گل: صاباح (ترکی) + گل (فارسی)؛ مرکب از صاباح (صبح) + گل |
صاباح: ترکی از عربی صبح |
اسامی دختر آذری با (ط) |
طرلان: نوعی پرنده ، ترلان، باز شکاری |
طغاترکان: نام دختر الغ بیک گورکان |
اسامی دختر آذری با (ق) |
قیزبس: دختر بس، در قدیم برای اینکه فرزند بعدی دختر نباشد روی نوزاد دختر تازه به دنیا آمده این اسم را می گذاشتند. |
اسامی دختر آذری با (گ) |
گزل: زیبا |
گلین: عروس |
گویچک: قشنگ ،زیبا، خوشگل، رعنا، خوشگل، دلپسند. |
گوهرتاش: ترکیب گوهر(فارسی) + تاش (ترکی) به معنی همتای گوهر |
اسامی دختر آذری با (ل) |
لاچین: شاهین شکاری |
اسامی دختر آذری با (م) |
ماشگانا: ناز ،شیرین،مهربان، از گذشته های بسیار قدیم در روستاهای آذربایجان شرقی این اسم زیبا مرسوم بوده است. |
ماه بی بی: ماه (فارسی) + بی بی (ترکی) بانویی که چون ماه زیبا و نورانی است. |
ماه خانم:ماه (فارسی) + خانم (ترکی) بانویی که چون ماه زیباست. |
مارال: گوزن، مرال، آهو؛ (به مجاز) زیبا و خوش اندام |
ماهنی: ترانه |
منجوق: گل سر، نوعی زینت به شکل گوی کوچک که برای تزیین روی لباس و مانند آنها دوخته یا چسبانده می شود. |
مونجوق: منجوق |
اسامی دختر آذری با (ن) |
نارمیلا: غنچه، شکوفه، خصوصا شکوفه گل انار |
نورسان: نظیر نور، همچون نور |
نورآی: همچون ماه و نور |
نیک تاش: نیک (فارسی) + تاش (ترکی) همتا و مانند نیکان |
نارمیلا:شکوفه ، غنچه، خصوصا شکوفه گل انار |
نازلار: ناز + لار(ها در فارسی) نازلار:نازها |
اسامی دختر آذری با (ه) |
هورتاش: هور (فارسی) + تاش (ترکی) آنکه چون خورشید نورانی است. |
اسامی دختر آذری با (ی) |
یغما: غنیمت، غارت، تاراج، نام شهری در ترکستان که مردمان زیبا و صاحب جمال دارد. |
یاشیل: سبز کبود، سبز چمنی، کبود |
یغماناز: یغما (ترکی) + ناز (فارسی) یغما، نام دختر پادشاه چین و همسر بهرام گور پادشاه ساسانی |
یلدوز: اولدوز |
یولدوز: مثل ستاره |
اسامی دخترانه پرطرفدار ترکیه ای استانبولی |
در ادامه این مطلب قصد داریم نامهای دخترانه ترکیه ای استانبولی را که بسیار پرطرفدار هستند در اختیار شما کاربران خوش ذوق و خوش سلیقه قرار دهیم. |
آ=(A) |
آیشیل: (نور ماه) |
AYŞIL:Ay ışığı |
آلیا: (بهشت) |
ALYA:“Şeref”, “sema”, “dağ tepesi” ve “yüksek yer |
آسنا:(دختر زیبا) |
ASENA: Dişi kurt, güzel kız |
آیدان:(مثل ماه روشن وزیبا) |
AYDAN: Güzelliğini aydan almış,ay gibi parlak ve güzel |
آیرال: (متفاوت ، منحصر به فرد) |
Ayral:Benzerlerinden farklı olan, kendine özgü, değişik |
آیکال: (مثل ماه روشن و تابان) |
AYKAL: Ay gibi parlak ve ışıklı kal |
آیلا: (هاله دور ماه) |
AYLA: Bazı yıldızların ve ayın etrafındaki ışık çemberi |
آزرا: (دختر پاک) |
AZRA: Bakire, el degmemis |
ب=(B) |
بنگیسو: (آب جاودانگی) |
BENGİSU: Ölümsüzlük suyu |
بلیز: (علامت ، اشاره) |
BELİZ: İşaret, iz; alamet |
دیل آی: (مثل ماه زیبا) |
DİLAY: Gönle ışık saçan, ay kadar güzel |
ای=(E) |
الیز:(دنباله ی نسل) |
ELİZ: El izi |
ف=(F) |
فیدان: (درخت نو نهال) |
FİDAN: Yeni yetişen ağaç |
فرآی: (نور ماه) |
FERAY: Ay ışığı, ayın parlaklığı,ışıltı saçması |
گ=(G) |
گونی:(جنوب،همیشه در آفتاب) |
GÜNEY:Her zaman güneş gören, güneşli yer; Bir yön |
گونش: (خورشید) |
GÜNEŞ:Çevresindeki gezegenlere ısı ve ışık veren büyük gök cismi |
م=(M) |
مینل:(مروارید آسمانی) |
MINEL: Cennetteki inci tanesi |
مائیس:( یکی از ماه های بهار،ماه می میلادی) |
MAYIS: Bir bahar ayı |
میرا: (نور درخشان) |
MEYRA: Parıldayan ışık |
میرآی: (متولد ماه های اول سال) |
MİRAY: Yılın ilk aylarında doğan |
نیسا:(زن) |
NİSA: Kadın,kadınlar |
نیسان: (گل عروس) |
NİSAN: Gelin çiçeği; İlkbaharın ilk ayı |
ر=(R) |
رسا - رزا : (رنگ رز) |
ROSA:Gül rengi,pembe kırmızı arası bir ren |
|
رانا: (رعنا) |
RANA: İyi, güzel, yumuşak, hoş |
س=(s) |
سیمای: (نور نقره ای ماه) |
SİMAY:Gümüşten ay, gümüş gibi parlak ay |
سیلا: (برای رسیدن به هم مدتی از هم دور ماندن) |
SILA: Bir süre ayrı kaldığı bir yere veya yakınlarına kavuşmak; Doğup byüdüğü ve özlediği |
سلین: (آب جاری سیل مانند) |
SELİN: Gür akan su. 2. Orta Asya'da yetişen, bodur, sürekli yeşil kalan bitki |
|
|