- چهارشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۹، ۱۱:۰۸ ق.ظ
اتفاقهایی هست که حسرت آن تا همیشه باقی میمانند
مثل حسرت یک بار دیگر بوسیدن دستان پدر و مادر
***************
نبودن هایى هست که هیچ بودنى جبرانشان نمیکند و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمیشوند
***************
اگر خریدنی بود می خریدم!
برای مادر ؛ کمی جوانی
برای پدر ؛ عمر دوباره
و برای خودم ؛
خنده های کودکی…
***************
مادرم ، قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار تا چشمانم بهشت را نظاره کنند …
***************
به سلامتی مادر و پدرم که هزار بار تَرک برداشتن و یـک بـار دم از شکست نــزدن
کهنه را پــوشیــدن و ذوق لبـاس نــو را به من بخشیـــدن
غــرورم را خریـــدن و یک بــار مغــرورم نـگشتن
پــرواز یــادم دادن و پـــریـــدنــم را نگـریـستـن
پـــــدر و مادر مهربانم
من از شما من شــدم
هستیــم از هستی شماست
دستانم را بگیرید که بزرگ کودکتان هنوز غرق در نیاز به شماست
***************
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن ، کوچک و کوچک تر میشود . ولی پدر . . .
یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ، خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست . فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد . . .
بیایید قدردان باشیم . . .
به سلامتی پدر و مادرها
***************
بچه که بودم فکر می کردم پدر و مادرها مثل ساعت شنی هستند
تمام که بشوند برشان می گردانی و از نو شروع می شوند
بعدها فهمیدم پدر و مادرها مثل مداد رنگی هستند
دنیایت را رنگ می کنند خودشان ولی آب می روند
نقاشی هایت را که کشیدی یک روز، تمام می شوند
کاش زودتر کسی راستش را به من گفته بود
پدر و مادر ها مثل قند می مانند
چای زندگی ات را که شیرین کنند، خودشان تمام می شوند.
با آرزوی سلامتی و پایداری برای همه پدر و مادرها