- جمعه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۱۴ ب.ظ
معنی عصمت در اصطلاح
عصمت در اصطلاح
کلمات بزرگان در بیان معناى عصمت بر اساس دلیل هاى عقلى و نقلى به هم نزدیک است، هر چند تفاوت خیلى جزئى وجود دارد. براى نمونه شیخ مفید رحمه اللّه در تعریف عصمت چنین مى گوید:
العصمة، لطفٌ یفعله اللّه بالمکلّف بحیث یمنع منه وقوع المعصیة وترک الطاعة مع قدرته علیهما؛1
عصمت، لطفى است که خداوند متعال با مکلّف انجام مى دهد؛ به گونه اى که مکلّف از وقوع معصیت و ترک طاعت ممتنع است، بى آن که سلب قدرت شده و جبرى در کار باشد.
علاّمه حلّى رحمه اللّه مى نویسد:
العصمة، لطفٌ خفیّ یفعل اللّه تعالى بالمکلّف بحیث لا یکون له داع إلى ترک الطاعة وارتکاب المعصیة مع قدرته على ذلک؛2
عصمت، لطف پنهانى است که خداوند متعال با مکلف انجام مى دهد؛ به گونه اى که او بر معصیت یا ترک اطاعت داعى ندارد، امّا توانِ آن را دارد.
علماى دیگر نیز قریب به همین را در تعریف اصطلاحى عصمت گفته اند.
پس در حقیقت عصمتِ معروف و مشهور بین متکلمان ما عبارت از این است که عصمت، لطف از جانب خداى سبحان و حالت معنویى در معصوم است، که این حالت معنوى به گونه اى است که با وجودش صدور معصیت و ترک طاعت از او ممتنع است.
و از این رو که عصمت، لطف الاهى است در جمله «عصمکم اللّه» فعل به خدا نسبت داده شده است. در قرآن مجید نیز آیه اى داریم که گویا در این زمینه است. آن جا که مى فرماید:
(وَلَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ یُضِلُّوکَ)؛3
و اگر فضل خداوند شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصمیم داشتند تو را گمراه کنند.
بنابراین آیه، نگهدار پیامبر اکرم صلى اللّه علیه وآله فضل، لطف و رحمت الاهى مى باشد و این، همان عصمت است.
این بود تعریف عصمت بین متکلّمان ما از قدیم الأیّام.
ولى جمعى از متأخرین بزرگان علما، نظرشان این است که اساس و ریشه عصمت در معصوم، علم اوست، چون معصوم به قبح گناه و آثار آن، علم و آگاهى دارد، آن را انجام نمى دهد.
در تفسیر المیزان درباره عصمت چنین آمده است:
ظاهر الآیة أنّ الأمر الّذی تتحقق به العصمة نوع من العلم یمنع صاحبه عن التلبّس بالمعصیة والخطأ.
وبعبارة أخرى، علم مانع عن الضلال، کما أنّ سائر الأخلاق کالشجاعة والعفّة والسخاء کلّ منها صورة علمیة راسخة موجبة لتحقق آثارها، مانعة عن التلبّس بأضدادها، من آثار الجبن والتهور والخمود والشره والبخل والتبذیر...؛4
از ظاهر آیه این گونه استفاده مى شود که آن چیزى که عصمت به وسیله آن تحقق مى یابد و شخص معصوم به واسطه آن از معصیت و خطا منع مى شود نوعى از علم است.
به عبارت دیگر، علم مانع از گمراهى و ضلالت است؛ همان طور که دیگر اخلاق پسندیده مانند شجاعت، عفت، سخاوت که هر یک صورتى است علمى که در نفس صاحبش رسوخ کرده و باعث مى شود آثار آن در خارج بروز کند.
و از طرفى نیز مانع مى شود از این که صاحبش به ضد آن صفات نیکو متصف شود، مانند آثار ترس و تهور، کسالت، شره، خساست، تبذیر و... .
زرقانى مالکى در شرح المواهب اللدنیه درباره پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله چنین مى نویسد:
إنّه معصوم من الذنوب، بعد النبوّة وقبلها، کبیرها وصغیرها، وعمدها وسهوها على الأصح؛
همانا پیامبر قبل از نبوّت و پس از آن، از گناهان بزرگ و کوچک و عمدى و سهوى، بنابر قول صحیح تر معصوم است.
وى به نقل از حافظ سبکى مى نویسد:
أجمعت الأمّة على عصمة الأنبیاء فی ما یتعلّق بالتبلیغ وغیره، من الکبائر والصغائر، الخسة أو الخسیسة، والمداومة على الصغائر، وفی صغائر لا تحط من رتبتهم خلاف...؛5
اُمّت بر این امر اتّفاق نظر دارند که پیامبران در امر تبلیغ و غیر تبلیغ معصوم هستند؛ از گناهان کبیره و صغیره و مداومت بر گناهان صغیره و در این که گناهان صغیره مقام آنان را پایین مى آورد یا نه اختلاف است
منبع :al-milani.com
برچسب ها: عصمت در اصطلاح, عصمت در اصطلاح به چه معناست,