- شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ۰۵:۵۵ ب.ظ
مولانا در حین تحصیل و دانشاندوزی علاوه بر زبان پارسی و ترکی ، لهجه عربی را هم فراگرفت.و ابیاتی را هم به زبان ترکی و عربی میسراید . البته عمده ابیات وی به گویش فارسی است . شاید استدلال آن این باشد که در آن بعدازظهر زبان اداری و نوشتاری لهجه فارسی بوده می باشد برای همین شاهد این هستیم که اشعار وی به لهجه فارسی سروده شده است. عده ای با استناد به ابیاتی اورا رخنه میدانند :
(رها کن حرف هندو را ببین ترکان معنی را
من ان ترکم که هندو را نمیدانم نمیدانم)
و برهان آنان این است که گویش اداری و نوشتاری هندوستان در بعدازظهر ای پارسی بوده است پس منظور از هندو همان فارس ها و ایرانیان هستن اما در بیتی میگوید :
پارسی گوییم هین ! تازی بهلِ
هندوی آن سوراخ باش ای اب و گل
پس با این حساب از کلمه و واژه پارسی و هندو مستقل مستعمل است پس منظور از هندو نمیتواند پارسی باشد از طرفی گویش پارسی حدود هشت قرن پیش وارد هندوستان شد پس در عصر مولوی هند را مرکز زبان پارسی دانستن منطقی نیست. و از طرفی با توجه به اینکه این بیت در دیوان شمس می باشد میتوان دریافت این بیت در وصف شمس تبریزی است که خواسته از هندو خودِ مولوی(هندو ها بخاطر سیاهی روی به غلام تشبیه شده) و ترک منظور شخص شمس تبریزی میباشد و و بخاطر سفیدی ظاهر ، به سفیدی باطن انسان اشاره دارد .