- پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۰۵ ق.ظ
متن آهنگ میرن آدما
-----------------
عجب رسمیه؛ رسمِ زمونه… قصه ی برگ وُ باد خزونه…
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه
کجاست، اون کوچه؟ چی شد اون خونه؟
آدماش کجان؟
خدا می دونه…
بوته ی یاسِ بابا جون هنوز؛ گوشه ی باغچه توی گلدونه
عطرش پیچیده؛ تا هفتا خونه…
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه
تسبیح وُ مهرِ بی بی جون هنوز؛ گوشه ی طاقچه توی ایوونه…
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه
پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت… پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت…
از ماها؛ بعدها چه یادگاری می خواد بمونه؟ خدا میدونه…
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه…
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه…
خاطره هاشون به جا می مونه…
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه…
پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت…
از ماها؛ بعدها چه یادگاری می خواد بمونه؟ خدا میدونه…
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه
کجاست، اون کوچه؟ چی شد اون خونه؟
آدماش کجان؟
خدا می دونه…
ندونستُم موُ؛ قدرش در کنارُم… ولی.. ولی حالا که رفته؛ بی قراروُم…
نخندیدوُم دمی؛ بر روی ماهش… چه سود اکنون؛ به خاکش، اشک بارون؟
برس! برس بر دادم؛ ای پروردگارُم!
ندید از من خوشی… من هم پس از اون ندیدم؛ خوشی در روزگارُم
برس! برس بر دادم؛ ای پروردگارُم!
شدم تنها؛ به غربت ها فراموش… خدا! رحمی بکن؛ بر حالِ زارُم…
رحمی بکن؛ بر حالِ زارُم…
پشیمونُم… پشیمونُم… ولی هیهات! دیر است… دیر است…
حلالم کن؛ که ما هم رهسپاروُم…
رحمی بکن؛ بر حالِ زارُم… رحمی بکن؛ بر حالِ زارُم