محیا جان

 

نازنینم، عاشقانه دوستت دارم و می خواهم بدانی
‏خواستن “تو” تنها خواستنیه که تو دلم ثابت مونده و میمونه

متن های عاشقانه دوستت دارم محیا جان

 

محیا جان

همسر عزیزم؛ دوستت دارم و تا ابد می خواهم در کنارم باشی

 

محیا جان

 

غیر ممکنه که بتونی عشق منو اندازه بگیری، توضیح بدی، بشمری یا به تصویر بکشی
فقط می تونی حسش کنی
دوستت دارم.

 

محیا جان

 

دو کلام حرف حساب باهات دارم نفسم :
“دوست دارم“

 

محیا جان

 

دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم ها
که کسی نمی داند
که کسی نمی تواند
که کسی بلد نیست!

 

محیا جان

 

آدم دلش غش می کند
واسه دوستت دارم شنیدن های بی هوا

 

محیا جان

 

‏مامانت میدونه چشمای دخترش دنیای منه؟
دوست دارم زندگیم

 

محیا جان

«دوستت دارم» را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است
تو هم ای خوب من! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یک‌بار و به ده بار، که صد بار بگو
«دوستم داری» را از من بسیار بپرس
«دوستت دارم» را با من بسیار بگو

فریدون مشیری

 

محیا جان

 

نازنینم، عاشقانه دوستت دارم و می خواهم بدانی
‏خواستن “تو” تنها خواستنیه که تو دلم ثابت مونده و میمونه

 

محیا جان

 

 

نه آبم که رد شوم، نه سنگم که سفت !
من از جنس دلم، آدمم، دوستت دارم !

 

محیا جان

 

 

ترجیح می دهم که در قلب تو باشم تا در ذهنت
چرا که ذهن ممکن است فراموش کند ولی قلب هرگز
دوستت دارم

 

محیا جان

 

دم چشم هایت گرم
با آن دوستت دارم های عاشقانه اش
از زیر زبانت که نمی توان حرفی کشید !

 

محیا جان

 

ای کاش قطره اشکی بودم که بر گونه هایت می زیستم
تا بدانی چقدر دوستت دارم

 

محیا جان

 

دوست داشتنت
اندازه ندارد
حجم نمی خواهد
وقتی تمام کشور وجودم
سرزمین حکم رانی توست . . .

 

محیا جان

 

من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

قیصر امین پور

 

محیا جان

 

طُ تنها پسری هَستیـ که میشه با بودنِش لبخَند زد!
دوستت دارم عشقم

 

محیا جان

 

دوس داشتَن جمله ضعیفیه واسِه اون احساسی که من بِت دارم!

 

محیا جان

 

چقد دوس داشتنى میشی وَقتى مالِ مَنى!

 

محیا جان

 

نمی دانم چه حسی هست این عاشقی
وقتی می نشینم، وقتی راه می روم، وقتی می خوابم
دوستت دارم
وقتی صدایی می آید
دوستت دارم
وقتی سکوت است
دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای

 

محیا جان

 

مرد کہ تو باشـے
زטּ بودטּ خوب است …!
دوستت دارم شوهر عزیزم

 

محیا جان

 

تو من را بهتر می شناسی
وقتی لبخند می زنم
یعنی دریاچه ای آرام در صبح ام
یعنی
آنقدر دوستت دارم
که هیچ سنگریزه ای
خوشبختی ام را به هم نمی زند !

 

محیا جان

 

از طلوع عشق تا غروب سرنوشت
دوستت دارم

 

محیا جان

 

دوست داشتنت
تنها کار عاقلانه ای است که
از دلم بر می آید

 

محیا جان

 

دوستت دارم به اندازه ی
پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم زدم
و چه بسیار خیالاتی که در ذهن پروراندم

 

محیا جان

 

گل سرخ زیبای زندگی من
دوست دارم

 

محیا جان

 

تمام دوستت دارم ها را قطار کرده ام تا مرا به تو برساند …

 

محیا جان

 

ببخشید که دوستت دارم
ببخشید که ناگهان پیدایم شد
ببخشید که حس خوبی به تو دارم
ببخشید که بد بودم، کم بودم، یا دیر رسیدم
که انتظار زیادی از تو دارم
ببخشید که حتی
هر چند لحظه‌ای کوتاه
نتوانستم بگویم دوستت دارم
ببخش و در یک قدمی دوست داشتن این پا و آن پا نکن
دیگر نمی‌خواهم فعل‌هایم ماضی شوند
نمی‌خواهم «دوستت دارم»، «دوستت داشتم» شود
در هر حال اما
ببخشید که من دوستت دارم

بهنود فرازمند

 

محیا جان

 

دوست دارم تنگ در آغوشت بگیرمت
دوست دارم هر روز و هر لحظه با تو باشم
چون دلتنگ ات می شوم و دوستت دارم

 

محیا جان

 

افشین صالحی

 

محیا جان

 

می پرسی : چقدر دوستم داری؟
می خندم : جهان را متر کرده ای؟

 

محیا جان

 

در صفحه ی شطرنج زندگیم
تمام مهره هایم مات مهربانیت شد
و من با اسب سفید قلبم به سوی تو تاختم
تا بگویم شاه دلم دوستت دارم

 

محیا جان

 

صبح ها که از خواب بیدار می شوم به تو فکر می کنم
و شب ها با یاد تو به خواب می روم
تو همیشه و همه جا با من هستی

 

محیا جان

 

اومدن تو معجزه ای بود برای خوب شدن حالمـ ^^

 

محیا جان

 

انرژیِ مثبت فقط ضربانِ قَلبت ♥️

 

محیا جان

 

تُ نباشی …
نفسَم بند و دِلم تنگ و جهانَم سردَست
تا ابد دوست دارم عشقم

 

محیا جان

 

عاشقانه هایم تمامی ندارد وقتی تو دنیای منی

 

محیا جان

 

من هر نفَسم بر نفسِ نازِ ×طُ× بَند است

 

محیا جان

 

{ تنها لوکیشنی که دوس ندارم کسی جز خودم توش باشه چهار وجب بغلته *.* }

 

محیا جان

 

آرام جانم
عِشقت مُدام تو قلبَم میشِه جُستجُو.! ^•^

 

محیا جان

 

می خوام در آغوشت بگیرم تا تپش همزمان قلبمون رو حس کنم همسر دوست داشتنی من

 

محیا جان

 

زمانی که به تو می گم دوستت دارم از روی عادت نیست
این جمله رو می گم که یاد آوری کنم بهترین اتفاقی هستی که تا بحال برای من افتادی