- يكشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۲۱ ب.ظ
کار طولانیه حوصله کن , پر کار بودن به خیلی چیزا بستگی داره مهم ترینش انگیزست
ببین رپ یه اسب وحشیه که سوار کار نداره نمیتونه کسی ازش تو ایران مایه حلال وار دراره
پس هر کی سر میز ما اومد بگو که قرارداد نیاره
از اون طرف چه جرم هایی که با یه امضا حل شد
ولی وقتی که از سرت آب بگذره کلا میگی بهتره خودم تکلیفو یکسره کنم
منی که از اعتماد بی جا هنوز آبستنم ولی در نهایت میدونم اینو که باعث منم
فهمیدم فقط پدر مادر میگه پسرم دخترم بقیه که این اسمو ببرن مفت برن
میگه تو پسرمی قدمت رو چشممه میبینی پاش برسه حاضره گردنتو بشکنه
من دیوونه میرم بیرون ولی عاقل میرم خونه دیگه هیچی نمیتونه منو غافلگیرم کنه
میگی کمک کنم از بقیه خواهش نکنه فردا میبینی همونجاست یارو کارش همونه
اینجا بچه تمرین میبینه با یه لحنه محکم اول از همه یاد میگیره اون بیرون همه گرگن
تو اون سن آرزوهاش مثله ناموسشه ولی نابودیه آرزوها میشه آموزش بعدی
یادمه بچه بودم تو جمع یکی صدام کرد بزرگ جمع بود یه کم نگاهم کرد
تو درسهاتو قبول شو فضا مضا پیشکشت با دو تا جمله میخواست آرزوهام هیچ بشه
الان هم زیر زمینم وقتی خوردم از همه لگد حداقل اینجا هیشکی منو مسخره نکرد
مدام با خودش گفت از این بد تر هم میتونست بشه
روزی رو میبینم جوری حالم خوبه که چسبیدم به سقف اون روز اگه منو دیدی فقط بگو حقش بود
ولی در واقع این روزا هدف هام تویه بیراهه اسیره سن که میره بالا میفهمی که بی مایه فطیره
نمه نمه دور و برت خالی میکننو میبینی میپیچن پس الان آینده رو میسازم میگیری چی میگم
میخوام اون روز کنار دریا باشم کف پامو بذارم تو آب تماشا کنم نوه هامو
باده خیام میرم بالا به یاد ایام یه حاله کمیاب یه حس عجیب داره جریان
به من راه چاه رو یاد دادن نه راهو چاهو افتادم تو چاه همون جا رو آب و جارو کشیدم
ببینم اینا زمان شروع ما کجا بودن حالا تیکه میندازن واسه ما شاه غلام شدن
این همه سال کارو بینم کی دید اینا میخوان بگم این زیرزمین اینم کلید
نظر تو خودجوشه سالم نیست بو میده کد روشه
همین مونده اینا برام تز بدن فقط بهت اینو لای پرانتز بگم
واسه من این قصه ها عادیه همه قاضی شدن این استعداد ذاتیه
زنده باد حاشیه تو مغزش چیاست یارو آدم حساب کار دستش میاد
من کارم غمگینه چون بارم سنگینه کمبود گذشته هام فقط با رپ تامینه
من رپ نکردم رو شکم سیری واسه کل کل و بچه بازی یه کم پیریم
با رپ میشه در جنگ تاخت با رپ میشه فرهنگ ساخت
مطمین باش من این واژه ها رو واسه وزن و قافیه به هم دیگه وصل نکردم
از روزگار میگذرم نشونه میگیرمو تویه خال میزنم
از روزگار میگذرم نشونه میگیرم و تویه خال میزنم
ذهنم جوونه ولی مخ پیره چشمم از دید زدن زن لخت سیره
خب دیگه پف زیر جفت دیده هام یعنی استرس بیخوابی و قفل ایده هامو
افت خیز ما به قلم نوک تیز یاس همه تویه خیابون هاییم با کلی نقاب
صبح میشه باز که البته صبح نیست وسط ظهره وقت میره واسه خالی کردن عقده
توی کله جای مغز معدن سربه جایگزین آب شده شربت سرفه
تهش فقط ازت می مونه دفتر کهنه کف زمین بشینی در حسرت قله
از روزگار میگذرم نشونه میگیرمو تویه خال میزنم
از روزگار میگذرم نشونه میگیرم و تویه خال میزنم
کاراکتر اصلی اول تا آخر داستانت منم کارات شنیده شدن تنها دلیله بازتابت منم
با یه عطسه فیدی یه مغز چرکی لنگه بیتی یه متلکی وسط یه بحث جدی
بحث من یه خطر جدیه که پیشه رومونه نفوذ یه جنون که میکنه ریشه تو جونت
اینا رو دیدیم بعد میریم میگیم که دشمن زبونه ببین دشمن زبونه چون که مک فقط لفظیم
میخوای به هر بهونه شده بهش بپری چرا که فکر میکنی تو از همه فرشته تری
میگی باید برم اینجا دیگه کلا پوسیده اینجا پر از یس اونجا پر از امیده
آزادی آرامش اینا حرف نمادین خودته ولی خصلت هایی تو ما نهادینه شده که
تو میری اونجا اونا اینجا غارشون رو کندن حتی توی تحریم به ما بارشون رو پک پک
تمومه واژه هام رو نوشتم تو خلوتم الان تو گوشت نیستم من در اصل تو کلتم
اینا میگن سرکوب کنم حرفام رو بریزم تو خودم ولی نه من حقیقت رو کشیدم رو خودم
نه تو کتم نمیره تو رو نمیدونم ولی من راه بی نتیجه رو شروع نمیکنم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.