در یک اتاق تاریک 3 (سه) کلاه قرمز و 2 (2) کلاه آبی قرار می دهیم. 2 (دو) نابینا و 1 (یک) نابینا وارد اتاق می شوند و هر کدام از آنها یک کلاه به سر می گذارند و از اتاق خارج می شوند. از آنجا که اتاق تاریک بود ، دو نابینا مانند نابینایان نمی توانستند رنگ کلاه خود را تشخیص دهند. بیرون اتاق هر کدام فقط به کلاه دیگران نگاه می کنند و رنگ کلاه های سرشان را قضاوت می کنند ...
نگاه اول: من رنگ کلاه خود را نمی دانم.
شرلوک هلمز ریدل قاتل آنا قاتل شوهر پازل شرلوک هلمز قدم زدن در خیابان شرلوک هولمز پازل زن مرده شرلوک هولمز کیف پول معمای
شرلوک هلمز در خیابان ها قدم می زند. صبح که دید بسیاری از مردم در حال جمع شدن هستند. آنها به دور بدن یک زن مرده می چرخیدند.
او بدن را جستجو کرد و کیف پول پیدا کرد. نام او آنا بود و شوهرش را صدا کرد. شوهرش به تلفن پاسخ داد و شرلوک گفت همسرش مرده است.
شوهرش گفت این امکان وجود ندارد
شلوغ ترین مکان دنیا کندوی زنبور است
اشتر بمرد از لاغری ،وقت صحر نزدیک شام نه درزمین نه درهوا ،ازبسکه پی بسیار داشت
معنی آن چنین است که لاغری نام صاحب شتر بوده وشام منظور شهر شام است یعنی که شتر لاغری درنزدیک شهر شام بالای پل مرد وعلت آن چاقی آن بود.
