اسم نوشته مجله سرگرمی و تفریحی

عکس نوشته،عکس پروفایل،تعبیر خواب،طراحی اسم

هلیا جان عاشقتم عزیزم

هلیا جان عاشقتم عزیزم

هلیا جان

 

ای کاش قطره اشکی بودم که بر گونه هایت می زیستم
تا بدانی چقدر دوستت دارم

متن های عاشقانه دوستت دارم هلیا جان

 

هلیا جان

همسر عزیزم؛ دوستت دارم و تا ابد می خواهم در کنارم باشی

 

هلیا جان

 

غیر ممکنه که بتونی عشق منو اندازه بگیری، توضیح بدی، بشمری یا به تصویر بکشی
فقط می تونی حسش کنی
دوستت دارم.

 

هلیا جان

 

دو کلام حرف حساب باهات دارم نفسم :
دوست دارم

 

هلیا جان

 

دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم ها
که کسی نمی داند
که کسی نمی تواند
که کسی بلد نیست!

 

هلیا جان

 

آدم دلش غش می کند
واسه دوستت دارم شنیدن های بی هوا

 

هلیا جان

 

‏مامانت میدونه چشمای دخترش دنیای منه؟
دوست دارم زندگیم

 

هلیا جان

 

«دوستت دارم» را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است
تو هم ای خوب من! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یک‌بار و به ده بار، که صد بار بگو
«دوستم داری» را از من بسیار بپرس
«دوستت دارم» را با من بسیار بگو

فریدون مشیری

 

هلیا جان

 

نازنینم، عاشقانه دوستت دارم و می خواهم بدانی
‏خواستن “تو” تنها خواستنیه که تو دلم ثابت مونده و میمونه

 

هلیا جان

 

 

نه آبم که رد شوم، نه سنگم که سفت !
من از جنس دلم، آدمم، دوستت دارم !

 

هلیا جان

 

 

ترجیح می دهم که در قلب تو باشم تا در ذهنت
چرا که ذهن ممکن است فراموش کند ولی قلب هرگز
دوستت دارم

 

هلیا جان

 

دم چشم هایت گرم
با آن دوستت دارم های عاشقانه اش
از زیر زبانت که نمی توان حرفی کشید !

 

هلیا جان

 

ای کاش قطره اشکی بودم که بر گونه هایت می زیستم
تا بدانی چقدر دوستت دارم

 

هلیا جان

 

دوست داشتنت
اندازه ندارد
حجم نمی خواهد
وقتی تمام کشور وجودم
سرزمین حکم رانی توست . . .

 

هلیا جان

 

من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

قیصر امین پور

 

هلیا جان

 

طُ تنها پسری هَستیـ که میشه با بودنِش لبخَند زد!
دوستت دارم عشقم

 

هلیا جان

 

دوس داشتَن جمله ضعیفیه واسِه اون احساسی که من بِت دارم!

 

هلیا جان

 

چقد دوس داشتنى میشی وَقتى مالِ مَنى!

 

هلیا جان

 

نمی دانم چه حسی هست این عاشقی
وقتی می نشینم، وقتی راه می روم، وقتی می خوابم
دوستت دارم
وقتی صدایی می آید
دوستت دارم
وقتی سکوت است
دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای

 

هلیا جان

 

مرد کہ تو باشـے
زטּ بودטּ خوب است …!
دوستت دارم شوهر عزیزم

 

هلیا جان

 

تو من را بهتر می شناسی
وقتی لبخند می زنم
یعنی دریاچه ای آرام در صبح ام
یعنی
آنقدر دوستت دارم
که هیچ سنگریزه ای
خوشبختی ام را به هم نمی زند !

 

هلیا جان

 

از طلوع عشق تا غروب سرنوشت
دوستت دارم

 

هلیا جان

 

دوست داشتنت
تنها کار عاقلانه ای است که
از دلم بر می آید

 

هلیا جان

 

دوستت دارم به اندازه ی
پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم زدم
و چه بسیار خیالاتی که در ذهن پروراندم

 

هلیا جان

 

گل سرخ زیبای زندگی من
دوست دارم

 

هلیا جان

 

تمام دوستت دارم ها را قطار کرده ام تا مرا به تو برساند …

 

هلیا جان

 

ببخشید که دوستت دارم
ببخشید که ناگهان پیدایم شد
ببخشید که حس خوبی به تو دارم
ببخشید که بد بودم، کم بودم، یا دیر رسیدم
که انتظار زیادی از تو دارم
ببخشید که حتی
هر چند لحظه‌ای کوتاه
نتوانستم بگویم دوستت دارم
ببخش و در یک قدمی دوست داشتن این پا و آن پا نکن
دیگر نمی‌خواهم فعل‌هایم ماضی شوند
نمی‌خواهم «دوستت دارم»، «دوستت داشتم» شود
در هر حال اما
ببخشید که من دوستت دارم

بهنود فرازمند

 

هلیا جان

 

دوست دارم تنگ در آغوشت بگیرمت
دوست دارم هر روز و هر لحظه با تو باشم
چون دلتنگ ات می شوم و دوستت دارم

 

هلیا جان

 

سلام علاقه‌ی خوبم
علاقه جان من
می‌دانی!
دوستت دارم
به هزار هزار و هزاران هزار دلیل
دوستت دارم چون دوست داشتنَ‌ت حال می‌دهد
خوب است، کیف می‌دهد
چون موهایَ‌ت ناز بر شانه ات می‌افتد
می رقصد! در باد وِل می‌شود وُ می‌رقصم!
چون خنده‌هایِ تو جان است
تو می‌خندی،
من تازه می‌شوم، روز نو می‌شود وُ
جهان تازه آغاز می‌شود
دوستت دارم، چون دوست داشتنَ‌ت مرا بزرگ می‌کند
بزرگ می‌شوم بزرگ دیده می‌شوم
دردهام خوب می‌‌شود وُ دلتنگی‌هام
انتظار،
انتظارِ این‌که دوباره بیایی
دوباره بگویی سلام
دوباره دوستت دارم مُدام
سلام،
می آیی برویم بهار بیاوریم،
آخر امسال دیر کرده است
می‌ترسم!
با این زمستانِ بی برف وُ هوایِ دم کرده‌‌یِ محبوس
می‌ترسم راه را خطا روَد وُ
به خانه‌یِ ما نیاید
چه قدر تو مهربانی!
چه‌ خوب است که این‌همه دوستت دارم

افشین صالحی

 

هلیا جان

 

می پرسی : چقدر دوستم داری؟
می خندم : جهان را متر کرده ای؟

 

هلیا جان

 

در صفحه ی شطرنج زندگیم
تمام مهره هایم مات مهربانیت شد
و من با اسب سفید قلبم به سوی تو تاختم
تا بگویم شاه دلم دوستت دارم

 

هلیا جان

 

صبح ها که از خواب بیدار می شوم به تو فکر می کنم
و شب ها با یاد تو به خواب می روم
تو همیشه و همه جا با من هستی

 

هلیا جان

 

اومدن تو معجزه ای بود برای خوب شدن حالمـ ^^

 

هلیا جان

 

انرژیِ مثبت فقط ضربانِ قَلبت ♥️

 

هلیا جان

 

تُ نباشی …
نفسَم بند و دِلم تنگ و جهانَم سردَست
تا ابد دوست دارم عشقم

 

هلیا جان

 

عاشقانه هایم تمامی ندارد وقتی تو دنیای منی

 

هلیا جان

 

من هر نفَسم بر نفسِ نازِ ×طُ× بَند است

 

هلیا جان

 

{ تنها لوکیشنی که دوس ندارم کسی جز خودم توش باشه چهار وجب بغلته *.* }

 

هلیا جان

 

آرام جانم
عِشقت مُدام تو قلبَم میشِه جُستجُو.! ^•^

 

هلیا جان

 

می خوام در آغوشت بگیرم تا تپش همزمان قلبمون رو حس کنم همسر دوست داشتنی من

 

هلیا جان

 

زمانی که به تو می گم دوستت دارم از روی عادت نیست
این جمله رو می گم که یاد آوری کنم بهترین اتفاقی هلیا که تا بحال برای من افتادی

هستی جان عاشقتم عزیزم

هستی جان عاشقتم عزیزم

هستی جان

 

دوست دارم تنگ در آغوشت بگیرمت
دوست دارم هر روز و هر لحظه با تو باشم
چون دلتنگ ات می شوم و دوستت دارم

متن های عاشقانه دوستت دارم هستی جان

 

هستی جان

همسر عزیزم؛ دوستت دارم و تا ابد می خواهم در کنارم باشی

 

هستی جان

 

غیر ممکنه که بتونی عشق منو اندازه بگیری، توضیح بدی، بشمری یا به تصویر بکشی
فقط می تونی حسش کنی
دوستت دارم.

 

هستی جان

 

دو کلام حرف حساب باهات دارم نفسم :
دوست دارم

 

هستی جان

 

دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم ها
که کسی نمی داند
که کسی نمی تواند
که کسی بلد نیست!

 

هستی جان

 

آدم دلش غش می کند
واسه دوستت دارم شنیدن های بی هوا

 

هستی جان

 

‏مامانت میدونه چشمای دخترش دنیای منه؟
دوست دارم زندگیم

 

هستی جان

 

«دوستت دارم» را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است
تو هم ای خوب من! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یک‌بار و به ده بار، که صد بار بگو
«دوستم داری» را از من بسیار بپرس
«دوستت دارم» را با من بسیار بگو

فریدون مشیری

 

هستی جان

 

نازنینم، عاشقانه دوستت دارم و می خواهم بدانی
‏خواستن “تو” تنها خواستنیه که تو دلم ثابت مونده و میمونه

 

هستی جان

 

 

نه آبم که رد شوم، نه سنگم که سفت !
من از جنس دلم، آدمم، دوستت دارم !

 

هستی جان

 

 

ترجیح می دهم که در قلب تو باشم تا در ذهنت
چرا که ذهن ممکن است فراموش کند ولی قلب هرگز
دوستت دارم

 

هستی جان

 

دم چشم هایت گرم
با آن دوستت دارم های عاشقانه اش
از زیر زبانت که نمی توان حرفی کشید !

 

هستی جان

 

ای کاش قطره اشکی بودم که بر گونه هایت می زیستم
تا بدانی چقدر دوستت دارم

 

هستی جان

 

دوست داشتنت
اندازه ندارد
حجم نمی خواهد
وقتی تمام کشور وجودم
سرزمین حکم رانی توست . . .

 

هستی جان

 

من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

قیصر امین پور

 

هستی جان

 

طُ تنها پسری هَستیـ که میشه با بودنِش لبخَند زد!
دوستت دارم عشقم

 

هستی جان

 

دوس داشتَن جمله ضعیفیه واسِه اون احساسی که من بِت دارم!

 

هستی جان

 

چقد دوس داشتنى میشی وَقتى مالِ مَنى!

 

هستی جان

 

نمی دانم چه حسی هست این عاشقی
وقتی می نشینم، وقتی راه می روم، وقتی می خوابم
دوستت دارم
وقتی صدایی می آید
دوستت دارم
وقتی سکوت است
دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای

 

هستی جان

 

مرد کہ تو باشـے
زטּ بودטּ خوب است …!
دوستت دارم شوهر عزیزم

 

هستی جان

 

تو من را بهتر می شناسی
وقتی لبخند می زنم
یعنی دریاچه ای آرام در صبح ام
یعنی
آنقدر دوستت دارم
که هیچ سنگریزه ای
خوشبختی ام را به هم نمی زند !

 

هستی جان

 

از طلوع عشق تا غروب سرنوشت
دوستت دارم

 

هستی جان

 

دوست داشتنت
تنها کار عاقلانه ای است که
از دلم بر می آید

 

هستی جان

 

دوستت دارم به اندازه ی
پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم زدم
و چه بسیار خیالاتی که در ذهن پروراندم

 

هستی جان

 

گل سرخ زیبای زندگی من
دوست دارم

 

هستی جان

 

تمام دوستت دارم ها را قطار کرده ام تا مرا به تو برساند …

 

هستی جان

 

ببخشید که دوستت دارم
ببخشید که ناگهان پیدایم شد
ببخشید که حس خوبی به تو دارم
ببخشید که بد بودم، کم بودم، یا دیر رسیدم
که انتظار زیادی از تو دارم
ببخشید که حتی
هر چند لحظه‌ای کوتاه
نتوانستم بگویم دوستت دارم
ببخش و در یک قدمی دوست داشتن این پا و آن پا نکن
دیگر نمی‌خواهم فعل‌هایم ماضی شوند
نمی‌خواهم «دوستت دارم»، «دوستت داشتم» شود
در هر حال اما
ببخشید که من دوستت دارم

بهنود فرازمند

 

هستی جان

 

دوست دارم تنگ در آغوشت بگیرمت
دوست دارم هر روز و هر لحظه با تو باشم
چون دلتنگ ات می شوم و دوستت دارم

 

هستی جان

 

سلام علاقه‌ی خوبم
علاقه جان من
می‌دانی!
دوستت دارم
به هزار هزار و هزاران هزار دلیل
دوستت دارم چون دوست داشتنَ‌ت حال می‌دهد
خوب است، کیف می‌دهد
چون موهایَ‌ت ناز بر شانه ات می‌افتد
می رقصد! در باد وِل می‌شود وُ می‌رقصم!
چون خنده‌هایِ تو جان است
تو می‌خندی،
من تازه می‌شوم، روز نو می‌شود وُ
جهان تازه آغاز می‌شود
دوستت دارم، چون دوست داشتنَ‌ت مرا بزرگ می‌کند
بزرگ می‌شوم بزرگ دیده می‌شوم
دردهام خوب می‌‌شود وُ دلتنگی‌هام
انتظار،
انتظارِ این‌که دوباره بیایی
دوباره بگویی سلام
دوباره دوستت دارم مُدام
سلام،
می آیی برویم بهار بیاوریم،
آخر امسال دیر کرده است
می‌ترسم!
با این زمستانِ بی برف وُ هوایِ دم کرده‌‌یِ محبوس
می‌ترسم راه را خطا روَد وُ
به خانه‌یِ ما نیاید
چه قدر تو مهربانی!
چه‌ خوب است که این‌همه دوستت دارم

افشین صالحی

 

هستی جان

 

می پرسی : چقدر دوستم داری؟
می خندم : جهان را متر کرده ای؟

 

هستی جان

 

در صفحه ی شطرنج زندگیم
تمام مهره هایم مات مهربانیت شد
و من با اسب سفید قلبم به سوی تو تاختم
تا بگویم شاه دلم دوستت دارم

 

هستی جان

 

صبح ها که از خواب بیدار می شوم به تو فکر می کنم
و شب ها با یاد تو به خواب می روم
تو همیشه و همه جا با من هستی

 

هستی جان

 

اومدن تو معجزه ای بود برای خوب شدن حالمـ ^^

 

هستی جان

 

انرژیِ مثبت فقط ضربانِ قَلبت ♥️

 

هستی جان

 

تُ نباشی …
نفسَم بند و دِلم تنگ و جهانَم سردَست
تا ابد دوست دارم عشقم

 

هستی جان

 

عاشقانه هایم تمامی ندارد وقتی تو دنیای منی

 

هستی جان

 

من هر نفَسم بر نفسِ نازِ ×طُ× بَند است

 

هستی جان

 

{ تنها لوکیشنی که دوس ندارم کسی جز خودم توش باشه چهار وجب بغلته *.* }

 

هستی جان

 

آرام جانم
عِشقت مُدام تو قلبَم میشِه جُستجُو.! ^•^

 

هستی جان

 

می خوام در آغوشت بگیرم تا تپش همزمان قلبمون رو حس کنم همسر دوست داشتنی من

 

هستی جان

 

زمانی که به تو می گم دوستت دارم از روی عادت نیست
این جمله رو می گم که یاد آوری کنم بهترین اتفاقی هستی که تا بحال برای من افتادی

هانیه جان عاشقتم عزیزم

هانیه جان عاشقتم عزیزم

هانیه جان

 

نمی دانم چه حسی هست این عاشقی
وقتی می نشینم، وقتی راه می روم، وقتی می خوابم
دوستت دارم
وقتی صدایی می آید
دوستت دارم
وقتی سکوت است
دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای

متن های عاشقانه دوستت دارم هانیه جان

 

هانیه جان

همسر عزیزم؛ دوستت دارم و تا ابد می خواهم در کنارم باشی

 

هانیه جان

 

غیر ممکنه که بتونی عشق منو اندازه بگیری، توضیح بدی، بشمری یا به تصویر بکشی
فقط می تونی حسش کنی
دوستت دارم.

 

هانیه جان

 

دو کلام حرف حساب باهات دارم نفسم :
دوست دارم

 

هانیه جان

 

دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم ها
که کسی نمی داند
که کسی نمی تواند
که کسی بلد نیست!

 

هانیه جان

 

آدم دلش غش می کند
واسه دوستت دارم شنیدن های بی هوا

 

هانیه جان

 

‏مامانت میدونه چشمای دخترش دنیای منه؟
دوست دارم زندگیم

 

هانیه جان

 

«دوستت دارم» را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است
تو هم ای خوب من! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یک‌بار و به ده بار، که صد بار بگو
«دوستم داری» را از من بسیار بپرس
«دوستت دارم» را با من بسیار بگو

فریدون مشیری

 

هانیه جان

 

نازنینم، عاشقانه دوستت دارم و می خواهم بدانی
‏خواستن “تو” تنها خواستنیه که تو دلم ثابت مونده و میمونه

 

هانیه جان

 

 

نه آبم که رد شوم، نه سنگم که سفت !
من از جنس دلم، آدمم، دوستت دارم !

 

هانیه جان

 

 

ترجیح می دهم که در قلب تو باشم تا در ذهنت
چرا که ذهن ممکن است فراموش کند ولی قلب هرگز
دوستت دارم

 

هانیه جان

 

دم چشم هایت گرم
با آن دوستت دارم های عاشقانه اش
از زیر زبانت که نمی توان حرفی کشید !

 

هانیه جان

 

ای کاش قطره اشکی بودم که بر گونه هایت می زیستم
تا بدانی چقدر دوستت دارم

 

هانیه جان

 

دوست داشتنت
اندازه ندارد
حجم نمی خواهد
وقتی تمام کشور وجودم
سرزمین حکم رانی توست . . .

 

هانیه جان

 

من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

قیصر امین پور

 

هانیه جان

 

طُ تنها پسری هَستیـ که میشه با بودنِش لبخَند زد!
دوستت دارم عشقم

 

هانیه جان

 

دوس داشتَن جمله ضعیفیه واسِه اون احساسی که من بِت دارم!

 

هانیه جان

 

چقد دوس داشتنى میشی وَقتى مالِ مَنى!

 

هانیه جان

 

نمی دانم چه حسی هست این عاشقی
وقتی می نشینم، وقتی راه می روم، وقتی می خوابم
دوستت دارم
وقتی صدایی می آید
دوستت دارم
وقتی سکوت است
دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای

 

هانیه جان

 

مرد کہ تو باشـے
زטּ بودטּ خوب است …!
دوستت دارم شوهر عزیزم

 

هانیه جان

 

تو من را بهتر می شناسی
وقتی لبخند می زنم
یعنی دریاچه ای آرام در صبح ام
یعنی
آنقدر دوستت دارم
که هیچ سنگریزه ای
خوشبختی ام را به هم نمی زند !

 

هانیه جان

 

از طلوع عشق تا غروب سرنوشت
دوستت دارم

 

هانیه جان

 

دوست داشتنت
تنها کار عاقلانه ای است که
از دلم بر می آید

 

هانیه جان

 

دوستت دارم به اندازه ی
پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم زدم
و چه بسیار خیالاتی که در ذهن پروراندم

 

هانیه جان

 

گل سرخ زیبای زندگی من
دوست دارم

 

هانیه جان

 

تمام دوستت دارم ها را قطار کرده ام تا مرا به تو برساند …

 

هانیه جان

 

ببخشید که دوستت دارم
ببخشید که ناگهان پیدایم شد
ببخشید که حس خوبی به تو دارم
ببخشید که بد بودم، کم بودم، یا دیر رسیدم
که انتظار زیادی از تو دارم
ببخشید که حتی
هر چند لحظه‌ای کوتاه
نتوانستم بگویم دوستت دارم
ببخش و در یک قدمی دوست داشتن این پا و آن پا نکن
دیگر نمی‌خواهم فعل‌هایم ماضی شوند
نمی‌خواهم «دوستت دارم»، «دوستت داشتم» شود
در هر حال اما
ببخشید که من دوستت دارم

بهنود فرازمند

 

هانیه جان

 

دوست دارم تنگ در آغوشت بگیرمت
دوست دارم هر روز و هر لحظه با تو باشم
چون دلتنگ ات می شوم و دوستت دارم

 

هانیه جان

 

سلام علاقه‌ی خوبم
علاقه جان من
می‌دانی!
دوستت دارم
به هزار هزار و هزاران هزار دلیل
دوستت دارم چون دوست داشتنَ‌ت حال می‌دهد
خوب است، کیف می‌دهد
چون موهایَ‌ت ناز بر شانه ات می‌افتد
می رقصد! در باد وِل می‌شود وُ می‌رقصم!
چون خنده‌هایِ تو جان است
تو می‌خندی،
من تازه می‌شوم، روز نو می‌شود وُ
جهان تازه آغاز می‌شود
دوستت دارم، چون دوست داشتنَ‌ت مرا بزرگ می‌کند
بزرگ می‌شوم بزرگ دیده می‌شوم
دردهام خوب می‌‌شود وُ دلتنگی‌هام
انتظار،
انتظارِ این‌که دوباره بیایی
دوباره بگویی سلام
دوباره دوستت دارم مُدام
سلام،
می آیی برویم بهار بیاوریم،
آخر امسال دیر کرده است
می‌ترسم!
با این زمستانِ بی برف وُ هوایِ دم کرده‌‌یِ محبوس
می‌ترسم راه را خطا روَد وُ
به خانه‌یِ ما نیاید
چه قدر تو مهربانی!
چه‌ خوب است که این‌همه دوستت دارم

افشین صالحی

 

هانیه جان

 

می پرسی : چقدر دوستم داری؟
می خندم : جهان را متر کرده ای؟

 

هانیه جان

 

در صفحه ی شطرنج زندگیم
تمام مهره هایم مات مهربانیت شد
و من با اسب سفید قلبم به سوی تو تاختم
تا بگویم شاه دلم دوستت دارم

 

هانیه جان

 

صبح ها که از خواب بیدار می شوم به تو فکر می کنم
و شب ها با یاد تو به خواب می روم
تو همیشه و همه جا با من هستی

 

هانیه جان

 

اومدن تو معجزه ای بود برای خوب شدن حالمـ ^^

 

هانیه جان

 

انرژیِ مثبت فقط ضربانِ قَلبت ♥️

 

هانیه جان

 

تُ نباشی …
نفسَم بند و دِلم تنگ و جهانَم سردَست
تا ابد دوست دارم عشقم

 

هانیه جان

 

عاشقانه هایم تمامی ندارد وقتی تو دنیای منی

 

هانیه جان

 

من هر نفَسم بر نفسِ نازِ ×طُ× بَند است

 

هانیه جان

 

{ تنها لوکیشنی که دوس ندارم کسی جز خودم توش باشه چهار وجب بغلته *.* }

 

هانیه جان

 

آرام جانم
عِشقت مُدام تو قلبَم میشِه جُستجُو.! ^•^

 

هانیه جان

 

می خوام در آغوشت بگیرم تا تپش همزمان قلبمون رو حس کنم همسر دوست داشتنی من

 

هانیه جان

 

زمانی که به تو می گم دوستت دارم از روی عادت نیست
این جمله رو می گم که یاد آوری کنم بهترین اتفاقی هستی که تا بحال برای من افتادی

نیایش جان عاشقتم عزیزم

نیایش جان عاشقتم عزیزم

نیایش جان

 

دوست داشتنت
اندازه ندارد
حجم نمی خواهد
وقتی تمام کشور وجودم
سرزمین حکم رانی توست . . .

متن های عاشقانه دوستت دارم نیایش جان

 

نیایش جان

همسر عزیزم؛ دوستت دارم و تا ابد می خواهم در کنارم باشی

 

نیایش جان

 

غیر ممکنه که بتونی عشق منو اندازه بگیری، توضیح بدی، بشمری یا به تصویر بکشی
فقط می تونی حسش کنی
دوستت دارم.

 

نیایش جان

 

دو کلام حرف حساب باهات دارم نفسم :
دوست دارم

 

نیایش جان

 

دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم ها
که کسی نمی داند
که کسی نمی تواند
که کسی بلد نیست!

 

نیایش جان

 

آدم دلش غش می کند
واسه دوستت دارم شنیدن های بی هوا

 

نیایش جان

 

‏مامانت میدونه چشمای دخترش دنیای منه؟
دوست دارم زندگیم

 

نیایش جان

 

«دوستت دارم» را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است
تو هم ای خوب من! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یک‌بار و به ده بار، که صد بار بگو
«دوستم داری» را از من بسیار بپرس
«دوستت دارم» را با من بسیار بگو

فریدون مشیری

 

نیایش جان

 

نازنینم، عاشقانه دوستت دارم و می خواهم بدانی
‏خواستن “تو” تنها خواستنیه که تو دلم ثابت مونده و میمونه

 

نیایش جان

 

 

نه آبم که رد شوم، نه سنگم که سفت !
من از جنس دلم، آدمم، دوستت دارم !

 

نیایش جان

 

 

ترجیح می دهم که در قلب تو باشم تا در ذهنت
چرا که ذهن ممکن است فراموش کند ولی قلب هرگز
دوستت دارم

 

نیایش جان

 

دم چشم هایت گرم
با آن دوستت دارم های عاشقانه اش
از زیر زبانت که نمی توان حرفی کشید !

 

نیایش جان

 

ای کاش قطره اشکی بودم که بر گونه هایت می زیستم
تا بدانی چقدر دوستت دارم

 

نیایش جان

 

دوست داشتنت
اندازه ندارد
حجم نمی خواهد
وقتی تمام کشور وجودم
سرزمین حکم رانی توست . . .

 

نیایش جان

 

من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

قیصر امین پور

 

نیایش جان

 

طُ تنها پسری هَستیـ که میشه با بودنِش لبخَند زد!
دوستت دارم عشقم

 

نیایش جان

 

دوس داشتَن جمله ضعیفیه واسِه اون احساسی که من بِت دارم!

 

نیایش جان

 

چقد دوس داشتنى میشی وَقتى مالِ مَنى!

 

نیایش جان

 

نمی دانم چه حسی هست این عاشقی
وقتی می نشینم، وقتی راه می روم، وقتی می خوابم
دوستت دارم
وقتی صدایی می آید
دوستت دارم
وقتی سکوت است
دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای

 

نیایش جان

 

مرد کہ تو باشـے
زטּ بودטּ خوب است …!
دوستت دارم شوهر عزیزم

 

نیایش جان

 

تو من را بهتر می شناسی
وقتی لبخند می زنم
یعنی دریاچه ای آرام در صبح ام
یعنی
آنقدر دوستت دارم
که هیچ سنگریزه ای
خوشبختی ام را به هم نمی زند !

 

نیایش جان

 

از طلوع عشق تا غروب سرنوشت
دوستت دارم

 

نیایش جان

 

دوست داشتنت
تنها کار عاقلانه ای است که
از دلم بر می آید

 

نیایش جان

 

دوستت دارم به اندازه ی
پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم زدم
و چه بسیار خیالاتی که در ذهن پروراندم

 

نیایش جان

 

گل سرخ زیبای زندگی من
دوست دارم

 

نیایش جان

 

تمام دوستت دارم ها را قطار کرده ام تا مرا به تو برساند …

 

نیایش جان

 

ببخشید که دوستت دارم
ببخشید که ناگهان پیدایم شد
ببخشید که حس خوبی به تو دارم
ببخشید که بد بودم، کم بودم، یا دیر رسیدم
که انتظار زیادی از تو دارم
ببخشید که حتی
هر چند لحظه‌ای کوتاه
نتوانستم بگویم دوستت دارم
ببخش و در یک قدمی دوست داشتن این پا و آن پا نکن
دیگر نمی‌خواهم فعل‌هایم ماضی شوند
نمی‌خواهم «دوستت دارم»، «دوستت داشتم» شود
در هر حال اما
ببخشید که من دوستت دارم

بهنود فرازمند

 

نیایش جان

 

دوست دارم تنگ در آغوشت بگیرمت
دوست دارم هر روز و هر لحظه با تو باشم
چون دلتنگ ات می شوم و دوستت دارم

 

نیایش جان

 

سلام علاقه‌ی خوبم
علاقه جان من
می‌دانی!
دوستت دارم
به هزار هزار و هزاران هزار دلیل
دوستت دارم چون دوست داشتنَ‌ت حال می‌دهد
خوب است، کیف می‌دهد
چون موهایَ‌ت ناز بر شانه ات می‌افتد
می رقصد! در باد وِل می‌شود وُ می‌رقصم!
چون خنده‌هایِ تو جان است
تو می‌خندی،
من تازه می‌شوم، روز نو می‌شود وُ
جهان تازه آغاز می‌شود
دوستت دارم، چون دوست داشتنَ‌ت مرا بزرگ می‌کند
بزرگ می‌شوم بزرگ دیده می‌شوم
دردهام خوب می‌‌شود وُ دلتنگی‌هام
انتظار،
انتظارِ این‌که دوباره بیایی
دوباره بگویی سلام
دوباره دوستت دارم مُدام
سلام،
می آیی برویم بهار بیاوریم،
آخر امسال دیر کرده است
می‌ترسم!
با این زمستانِ بی برف وُ هوایِ دم کرده‌‌یِ محبوس
می‌ترسم راه را خطا روَد وُ
به خانه‌یِ ما نیاید
چه قدر تو مهربانی!
چه‌ خوب است که این‌همه دوستت دارم

افشین صالحی

 

نیایش جان

 

می پرسی : چقدر دوستم داری؟
می خندم : جهان را متر کرده ای؟

 

نیایش جان

 

در صفحه ی شطرنج زندگیم
تمام مهره هایم مات مهربانیت شد
و من با اسب سفید قلبم به سوی تو تاختم
تا بگویم شاه دلم دوستت دارم

 

نیایش جان

 

صبح ها که از خواب بیدار می شوم به تو فکر می کنم
و شب ها با یاد تو به خواب می روم
تو همیشه و همه جا با من هستی

 

نیایش جان

 

اومدن تو معجزه ای بود برای خوب شدن حالمـ ^^

 

نیایش جان

 

انرژیِ مثبت فقط ضربانِ قَلبت ♥️

 

نیایش جان

 

تُ نباشی …
نفسَم بند و دِلم تنگ و جهانَم سردَست
تا ابد دوست دارم عشقم

 

نیایش جان

 

عاشقانه هایم تمامی ندارد وقتی تو دنیای منی

 

نیایش جان

 

من هر نفَسم بر نفسِ نازِ ×طُ× بَند است

 

نیایش جان

 

{ تنها لوکیشنی که دوس ندارم کسی جز خودم توش باشه چهار وجب بغلته *.* }

 

نیایش جان

 

آرام جانم
عِشقت مُدام تو قلبَم میشِه جُستجُو.! ^•^

 

نیایش جان

 

می خوام در آغوشت بگیرم تا تپش همزمان قلبمون رو حس کنم همسر دوست داشتنی من

 

نیایش جان

 

زمانی که به تو می گم دوستت دارم از روی عادت نیست
این جمله رو می گم که یاد آوری کنم بهترین اتفاقی هستی که تا بحال برای من افتادی

نگین جان عاشقتم عزیزم

نگین جان عاشقتم عزیزم

نگین جان

 

مرد کہ تو باشـے
زטּ بودטּ خوب است …!
دوستت دارم شوهر عزیزم

متن های عاشقانه دوستت دارم نگین جان

 

نگین جان

همسر عزیزم؛ دوستت دارم و تا ابد می خواهم در کنارم باشی

 

نگین جان

 

غیر ممکنه که بتونی عشق منو اندازه بگیری، توضیح بدی، بشمری یا به تصویر بکشی
فقط می تونی حسش کنی
دوستت دارم.

 

نگین جان

 

دو کلام حرف حساب باهات دارم نفسم :
دوست دارم

 

نگین جان

 

دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم ها
که کسی نمی داند
که کسی نمی تواند
که کسی بلد نیست!

 

نگین جان

 

آدم دلش غش می کند
واسه دوستت دارم شنیدن های بی هوا

 

نگین جان

 

‏مامانت میدونه چشمای دخترش دنیای منه؟
دوست دارم زندگیم

 

نگین جان

 

«دوستت دارم» را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است
تو هم ای خوب من! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یک‌بار و به ده بار، که صد بار بگو
«دوستم داری» را از من بسیار بپرس
«دوستت دارم» را با من بسیار بگو

فریدون مشیری

 

نگین جان

 

نازنینم، عاشقانه دوستت دارم و می خواهم بدانی
‏خواستن “تو” تنها خواستنیه که تو دلم ثابت مونده و میمونه

 

نگین جان

 

 

نه آبم که رد شوم، نه سنگم که سفت !
من از جنس دلم، آدمم، دوستت دارم !

 

نگین جان

 

 

ترجیح می دهم که در قلب تو باشم تا در ذهنت
چرا که ذهن ممکن است فراموش کند ولی قلب هرگز
دوستت دارم

 

نگین جان

 

دم چشم هایت گرم
با آن دوستت دارم های عاشقانه اش
از زیر زبانت که نمی توان حرفی کشید !

 

نگین جان

 

ای کاش قطره اشکی بودم که بر گونه هایت می زیستم
تا بدانی چقدر دوستت دارم

 

نگین جان

 

دوست داشتنت
اندازه ندارد
حجم نمی خواهد
وقتی تمام کشور وجودم
سرزمین حکم رانی توست . . .

 

نگین جان

 

من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

قیصر امین پور

 

نگین جان

 

طُ تنها پسری هَستیـ که میشه با بودنِش لبخَند زد!
دوستت دارم عشقم

 

نگین جان

 

دوس داشتَن جمله ضعیفیه واسِه اون احساسی که من بِت دارم!

 

نگین جان

 

چقد دوس داشتنى میشی وَقتى مالِ مَنى!

 

نگین جان

 

نمی دانم چه حسی هست این عاشقی
وقتی می نشینم، وقتی راه می روم، وقتی می خوابم
دوستت دارم
وقتی صدایی می آید
دوستت دارم
وقتی سکوت است
دوستت دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای

 

نگین جان

 

مرد کہ تو باشـے
زטּ بودטּ خوب است …!
دوستت دارم شوهر عزیزم

 

نگین جان

 

تو من را بهتر می شناسی
وقتی لبخند می زنم
یعنی دریاچه ای آرام در صبح ام
یعنی
آنقدر دوستت دارم
که هیچ سنگریزه ای
خوشبختی ام را به هم نمی زند !

 

نگین جان

 

از طلوع عشق تا غروب سرنوشت
دوستت دارم

 

نگین جان

 

دوست داشتنت
تنها کار عاقلانه ای است که
از دلم بر می آید

 

نگین جان

 

دوستت دارم به اندازه ی
پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم زدم
و چه بسیار خیالاتی که در ذهن پروراندم

 

نگین جان

 

گل سرخ زیبای زندگی من
دوست دارم

 

نگین جان

 

تمام دوستت دارم ها را قطار کرده ام تا مرا به تو برساند …

 

نگین جان

 

ببخشید که دوستت دارم
ببخشید که ناگهان پیدایم شد
ببخشید که حس خوبی به تو دارم
ببخشید که بد بودم، کم بودم، یا دیر رسیدم
که انتظار زیادی از تو دارم
ببخشید که حتی
هر چند لحظه‌ای کوتاه
نتوانستم بگویم دوستت دارم
ببخش و در یک قدمی دوست داشتن این پا و آن پا نکن
دیگر نمی‌خواهم فعل‌هایم ماضی شوند
نمی‌خواهم «دوستت دارم»، «دوستت داشتم» شود
در هر حال اما
ببخشید که من دوستت دارم

بهنود فرازمند

 

نگین جان

 

دوست دارم تنگ در آغوشت بگیرمت
دوست دارم هر روز و هر لحظه با تو باشم
چون دلتنگ ات می شوم و دوستت دارم

 

نگین جان

 

سلام علاقه‌ی خوبم
علاقه جان من
می‌دانی!
دوستت دارم
به هزار هزار و هزاران هزار دلیل
دوستت دارم چون دوست داشتنَ‌ت حال می‌دهد
خوب است، کیف می‌دهد
چون موهایَ‌ت ناز بر شانه ات می‌افتد
می رقصد! در باد وِل می‌شود وُ می‌رقصم!
چون خنده‌هایِ تو جان است
تو می‌خندی،
من تازه می‌شوم، روز نو می‌شود وُ
جهان تازه آغاز می‌شود
دوستت دارم، چون دوست داشتنَ‌ت مرا بزرگ می‌کند
بزرگ می‌شوم بزرگ دیده می‌شوم
دردهام خوب می‌‌شود وُ دلتنگی‌هام
انتظار،
انتظارِ این‌که دوباره بیایی
دوباره بگویی سلام
دوباره دوستت دارم مُدام
سلام،
می آیی برویم بهار بیاوریم،
آخر امسال دیر کرده است
می‌ترسم!
با این زمستانِ بی برف وُ هوایِ دم کرده‌‌یِ محبوس
می‌ترسم راه را خطا روَد وُ
به خانه‌یِ ما نیاید
چه قدر تو مهربانی!
چه‌ خوب است که این‌همه دوستت دارم

افشین صالحی

 

نگین جان

 

می پرسی : چقدر دوستم داری؟
می خندم : جهان را متر کرده ای؟

 

نگین جان

 

در صفحه ی شطرنج زندگیم
تمام مهره هایم مات مهربانیت شد
و من با اسب سفید قلبم به سوی تو تاختم
تا بگویم شاه دلم دوستت دارم

 

نگین جان

 

صبح ها که از خواب بیدار می شوم به تو فکر می کنم
و شب ها با یاد تو به خواب می روم
تو همیشه و همه جا با من هستی

 

نگین جان

 

اومدن تو معجزه ای بود برای خوب شدن حالمـ ^^

 

نگین جان

 

انرژیِ مثبت فقط ضربانِ قَلبت ♥️

 

نگین جان

 

تُ نباشی …
نفسَم بند و دِلم تنگ و جهانَم سردَست
تا ابد دوست دارم عشقم

 

نگین جان

 

عاشقانه هایم تمامی ندارد وقتی تو دنیای منی

 

نگین جان

 

من هر نفَسم بر نفسِ نازِ ×طُ× بَند است

 

نگین جان

 

{ تنها لوکیشنی که دوس ندارم کسی جز خودم توش باشه چهار وجب بغلته *.* }

 

نگین جان

 

آرام جانم
عِشقت مُدام تو قلبَم میشِه جُستجُو.! ^•^

 

نگین جان

 

می خوام در آغوشت بگیرم تا تپش همزمان قلبمون رو حس کنم همسر دوست داشتنی من

 

نگین جان

 

زمانی که به تو می گم دوستت دارم از روی عادت نیست
این جمله رو می گم که یاد آوری کنم بهترین اتفاقی هستی که تا بحال برای من افتادی