- شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۵۸ ب.ظ
متضاد کلمه محال: ممکن
معنی محال:نابودنی نشدنی- بی ریشه- بلوکها-غیرممکن- بلوکات- ممتنع- منطقه ها- ناممکن- ناحیه ها- امکان ناپذیر-مناطق- ناشدنی- نواحی- نشدنی
متضاد کلمه محال: ممکن
معنی محال:نابودنی نشدنی- بی ریشه- بلوکها-غیرممکن- بلوکات- ممتنع- منطقه ها- ناممکن- ناحیه ها- امکان ناپذیر-مناطق- ناشدنی- نواحی- نشدنی
هم خانواده مرید فارسی هشتم
معنی مرید:سرسپرده -پیرو- دنباله رو- ارادتمند-محب- هواخواه دوستدار- علاقه مند-
متضاد کلمه معلوم:نامعلوم-مجهول
معنی معلوم:آشکار-دانسته- نمایان- هویدا آشکارا- واضح- پیدا- نمایان- دانسته- معین- روشن- مشهود- شناخته- مشخص- ظاهر- مرئی- محرز- عیان- فاش
هم خانواده مواظب کلاس پنجم: مواظبت
معنی مواظب:دیدور-نگهبان- دیدبان- نگهدار- مراقب- مترصد- محافظ- متوجه-
هم خانواده : صنعت
معنی : آفرینش- ابداع- خلقت- ساخت- ساخته-
هم خانواده صنعت:صنع