- پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۹، ۰۴:۰۴ ب.ظ
هم معنی فروغ:وراغ پرتو نور ، لمعان تابتابش ضیا تابندگی شعشعه درخشش روشنی درخشندگی روشنایی
هم معنی فروغ:وراغ پرتو نور ، لمعان تابتابش ضیا تابندگی شعشعه درخشش روشنی درخشندگی روشنایی
هم معنی تلاش :مساعی اهتمام مجاهدت تقلا کوشش تکاپو فعالیت جدیت سعی
جهد
معنی سودا :اندیشه *تجارت گری* دادوستد *حکه* معامله *جرب* تندخویی *اگزما *تندمزاجی* عصبیت
معنی سودا به ترکی:علاقه و عشق شدید به کسی یا چیزی