منوی اصلی
درباه وب
آخرین مطلب
تبلیغات متنی
سوال 1 ص 39
باران شدیدی .................
سوال 2 ص 39
قطره نصیحت درستکار
سوال 3 ص 39
گوسفندها :چند گوسفند چوپان ها :یعنی چند چوپان
درخت ها :چند درخت
سوال 4 ص 39
اگر دو بال داشتم پرواز می کردم در اسمان و به سمت آرامگاه امام رضا می رفتم و و روی
گنبد طالیی امام رضا می نشستم و برای کسانی که به زیارت آمده اند دعا می کردم
سوال 4 ص 43
مثل کوشا پیش دارکوب دانا می ماندم و از علم و دانش و دانایی او می آموختم
سوال 1ص 12
چیزی نگذشت.............
سوال 2 ص 12
31 گام به گام نگارش دوم / اختصاصی
زینب داخل بزرگ گالب مادر زمین قبول میان دوست دانه
سوال 3 ص 12
من دیروز علی را در مدرسه دیدم
تو امروز حسین را در خیابان دیدی
او صبح سعید را در خانه دیدی
ما ظهر عباس را در کتابخانه دیدیم
شما ساعت ده محمد را در راهرو دیدید.
ایشان )ان ها(وسط زنگ سهراب را در دفتر مدرسه دیدند .
سوال 4 ص 12
1-هوا ابری است .
2-باران روی شکوفه ها بارید .
3-ریشه ی درخت در خاک قرار داشت .
سوال 1 ص 44
برای همین
سوال 2 ص 44
دو برادر از او خواستند که به آن ها دانایی بیاموزد .
21 گام به گام نگارش دوم / اختصاصی
دو برادر تصمیم گرفتند چیزهای تازه ای یادبگیرند .
سوال 3 ص 44
الف (حتما
ب (اتفاقا
سوال 4 ص 44
به حرف های پدر و مادرم گوش کنم .خوب درس بخوانم و سعی کنم در کارهایم موفق
باشم