اسم نوشته مجله سرگرمی و تفریحی

عکس نوشته،عکس پروفایل،تعبیر خواب،طراحی اسم

جواب درس ششم پروردۀ عشق محبت فارسی یازدهم

1 -چون رایت عشق آن جهانگیر شد چون مه لیلی آسمان گیر
قلمرو زبانی: چون: ) مصراع اول(: زمانی که - چون )مصراع دوم(: مانند
قلمرو ادبی : رایت عشق: اضافه تشبیهی / چون، چون : جناس همسان )تام( / شد چون مه لیلی: تشبیه / مه:
استعاره از صورت و جمال لیلی / آسمان گیر: کنایه از پرآوازه
قلمرو فکری: وقتی شهرت و آوازهی عشقِ مجنون مانند زیباییِ لیلی در جهان پیچید.
درس ششم : پروردۀ عشق
درس روان خوانی : تا غزل بعد
19 جزوه فارسی2 / تهیهکننده: نصراله احمدیمهر
2 -هر روز خَنیده نامتر گشت در شیفتگی تمام تر گشت
قلمرو زبانی: شیفتگی: عاشقی
قلمرو ادبی: واج آرایی »ر«
قلمرو فکری: مجنون هر روز معروفتر می شد و عشق و شیفتگی اش نسبت به لیلی افزایش می یافت.
3 -برداشته دل ز کار او بخت درمانده پدر به کار او سخت
قلمرو زبانی: سخت: به سختی
قلمرو ادبی: برداشته دل ز کار او بخت : تشخیص و نیز کنایه از ناامید شدن / بخت، سخت: جناس ناهمسان.
قلمرو فکری: شانس و اقبال از مجنون روی برگردانید ) و یا : شانسی برای بهبودی او باقی نماند( و پدرش در
حلّ مشکل او، بسیار ناتوان و ناامید شده بود.
4 -خویشان همه در نیاز با او هر یک شده چارهساز با او
قلمرو زبانی: خویشان: ج خویش، اقوام / همه : بدل ) نقش تبعی(
قلمرو فکری: همهی اقوام و خویشاوندان، برای حلّ مشکل او، به چارهاندیشی پرداختند.
۵ -بیچارگی ورا چو دیدند در چارهگری زبان کشیدند
قلمرو زبانی: بیچارگی: درماندگی
قلمرو ادبی: زبان کشیدن: سخن گفتن
قلمرو فکری: وقتی درماندگیِ پدر مجنون را مشاهده کردند، برای چارهجویی به گفتگو پرداختند .
۶ -گفتند به اتفاق یک سر کز کعبه گشاده گردد این در
قلمرو زبانی: یک سر: همه، سراسر
قلمرو ادبی: گشاده گردد این در: کنایه از مشکل حل شدن
قلمرو فکری : همگی به این نتیجه رسیدند که این مشکل فقط با زیارت خانهی خدا رفع می شود.
۷ -حاجت گه جمله جهان اوست محراب زمین و آسمان اوست
 قلمرو زبانی: جمله: همه، سراسر
قلمرو ادبی: جهان: مجاز از مردم جهان / زمین وآسمان: مجاز از همه موجودات
قلمرو فکری: خانهی خدا، محلّ برآورده شدن نیاز همهی مردم جهان و قبلهگاه زمینیان و آسمانیان است.
۸ -چون موسم حج رسید برخاست اشتر طلبید و محمل آراست
قلمرو زبانی: موسم: زمان، هنگام / محمل: کجاوه که بر شتر بندند،
قلمرو ادبی: محمل آراست: کنایه از آماده شدن
20 جزوه فارسی2 / تهیهکننده: نصراله احمدیمهر
قلمرو فکری: وقتی زمان حج فرا رسید، پدر مجنون شتری آماده کرد و کجاوهای بر روی آن نهاد.
9 -فرزند عزیز را به صد جهد بنشاند چو ماه در یکی مهد
قلمرو زبانی: صد: نماد کثرت
قلمرو ادبی: فرزند عزیز را ..چو ماه: تشبیه / مهد، جهد: جناس
قلمرو فکری: پدرِ مجنون، با تالش فراوان فرزند عزیزش را که مثل ماه زیبا بود، در کجاوه نشاند.
10 -آمد سوی کعبه سینه پرجوش چون کعبه نهاد حلقه بر گوش
قلمرو زبانی: پرجوش: نگران و مضطرب
قلمرو ادبی: سینه: مجاز از دل/ چون کعبه نهاد حلقه در گوش: تشبیه و تشخیص / حلقه بر گوش نهادن: کنایه
از مطیع بودن، بندگی کردن
قلمرو فکری : پدر مجنون با دلی پر از درد به سوی خانهی خدا آمد و به خدا متوسل شد.
11 -گفت ای پسر این نه جای بازی است بشتاب که جای چاره سازی است
قلمرو ادبی: بازی : کنایه از تفریح و سرگرمی
قلمرو فکری: پدربه پسر گفت: ای پسر! اینجا جای بازی و تفریح نیست. عجله کن که جای درمانِ تو اینجاست.
12 -گو یارب از این گزاف کاری توفیق دهم به رستگاری
قلمرو زبانی: گو: بگو / توفیق: کسی را در کاری یاری کردن
قلمرو فکری: بگو خدایا توفیق بده که از این کار بیهوده ) عاشق لیلی بودن ( رها شوم و به سعادت برسم.
13 -دریاب که مبتالی عشـقم آزاد کن از بالی عشقم
قلمرو زبانی: دریاب: کمکم کن، به کار من رسیدگی کن / »م« در »مبتالی عشقم« مخفف فعل اسنادی است.
) مبتالی عشق هستم( ./ »م« در »بالی عشقم « مفعولی است. ) من را از بالی عشق آزاد کن.(
قلمرو ادبی: بالی عشق: اضافه تشبیهی
قلمرو فکری: بگو خدایا گرفتار عشق هستم، با عنایت و لطف خود مرا از این بال رها کن.
14 -مجنون چو حدیث عشق بشنید اول بگریست پس بخندید
قلمرو زبانی: حدیث: سخن
قلمرو ادبی: بگریست، بخندید: تضاد
قلمرو فکری: مجنون وقتی سخن از عشق را شنید اول گریه کرد و بعد خندید...
21 جزوه فارسی2 / تهیهکننده: نصراله احمدیمهر
1۵ -از جای چو مار حلقه برجست در حلقه زلف کعبه زد دست
قلمرو زبانی: حلقه: حلقه زده / برجَست: پرید
قلمرو ادبی: مصراع اول: تشبیه / زلف کعبه: اضافه استعاری / دست در حلقه زدن : متوسل شدن
قلمرو فکری : مجنون مثل مار حلقهزده که از جای خود میجهد، به سرعت برخاست و به حلقهی درِکعبه
متوسل شد.
1۶ -میگفت گرفته حلقه در بر کامروز منم چو حلقه بر در
قلمرو زبانی: بر: آغوش
قلمرو ادبی: بر)آغوش( - بر) حرف اضافه(: جناس همسان / منم چو حلقه: تشبیه / حلقه در برگرفتن: کنایه
از متوسل شدن / بیت دو قافیه دارد که در اصطالح ادبی به آن » ذو قافیتین« گفته می شود. / بر، در: جناس
قلمرو فکری:مجنون در حالی که حلقه درِ خانه خدا را در آغوش گرفتهبود، میگفت: امروز من مانند این حلقه،
به تو متوسل شدهام.
1۷ -گویند ز عشق کن جدایی این نیست طریق آشنایی
قلمرو زبانی: این : جدا شدن از یار
قلمرو ادبی: عشق ، جدایی، آشنایی: مراعات نظیر
قلمرو فکری :خدایا، به من میگویندکه ؛ از عشق دوری کن! اما این راه و رسم عاشقی نیست.
1۸ -پرورده عشق شد سرشتم جـز عشق مباد سرنوشتم
قلمرو زبانی: مباد: فعل دعایی
قلمرو ادبی: مصراع اول: تشخیص
قلمرو فکری: ذات من با عشق پرورش یافته است و به جز عشق و عاشقی نمی خواهم سرنوشتی داشته باشم.
19 -یارب به خدایی خداییت وانگه به کمال پادشاییت
قلمرو زبانی: این بیت و بیت بعدی موقوف المعانی اند./ فعل »قسم می دهم« در آخر هر دو مصراع به قرینه
معنوی حذف شده است.
قلمرو ادبی: واج آرایی: »ا«
قلمرو فکری : خدایا، تو را به خداوندیات و به عظمت و بزرگیات قسم میدهم ...
20 -کز عشق به غایتی رسانم کو ماند اگر چه من نمانم
قلمرو زبانی: غایت: پایان
قلمرو ادبی: واج آرایی »ن«
قلمرو فکری: مرا در عشق به مرحلهای برسان که لیلی زنده بماند، اگرچه من زنده نباشم.
22 جزوه فارسی2 / تهیهکننده: نصراله احمدیمهر
21 -گرچه ز شراب عشق مستم عاشقتر ازین کنم که هستم
قلمرو زبانی: »م« در »کنم«: ضمیر مفعولی )من را عاشقترکن(
قلمرو ادبی: شراب عشق: اضافه تشبیهی / مستم، هستم: جناس
قلمرو فکری: خدایا هر چند وجودم از عشق سرشار است، امّا از این هم عاشقتر و سرمستتر کن.
22 -از عمر من آنچه هست بر جای بستان و به عمر لیلی افزای
قلمرو زبانی: بستان: بگیر/ افزای: اضافه کن.
قلمرو ادبی: بستان، افزای: تضاد/ بر جای بودن: کنایه از باقی ماندن
قلمرو فکری: خدایا هر چه از عمر من باقی مانده ، بگیر و به عمر لیلی اضافه کن.
23 -میداشت پدر به سوی او گوش کاین قصه شنید گشت خاموش
قلمرو ادبی: سوی کسی گوش داشتن: کنایه از شنیدن / قصه: مجاز از سخنان/ خاموش گشتن: کنایه از ساکت
شدن
قلمرو فکری:پدر به سخنان مجنون گوش میداد، وقتی راز و نیاز عاشقانهی او را شنید، ساکت شد و سخنی
نگفت.
24 -دانست که دل اسیر دارد دردی نه دوا پذیر دارد
قلمرو ادبی: واج آرایی: »د« / دل اسیر دارد: کنایه از عاشق بودن
قلمرو فکری :فهمید که مجنون سخت گرفتار عشق است و درد او درمانناپذیر است.

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی